کد خبر : 16204
تاریخ انتشار : جمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۴
-

از تاتی کودکانه تا عصای پیری

از تاتی کودکانه تا عصای پیری

سالمندانی که در گذر از کوچه روزگار عمر خود را سپری کردند، در کوران پستی و بلندی زندگی از تاتی کودکانه و بازیگوشی نوجوانانه و نشاط جوانی گذشته و اکنون با کوله باری از تجربه و عصایی در دست، چشم انتظار لبخندی نشسته اند.

به گزارش قائم آنلاین،هیچ کس را یارای مقابله با داس دروگر زمان نیست و این زمان است که چه بی مروت روزها را از پی یکدیگر در کام می کشد و در این بین شاید ‘او’ به زیبایی و نشاط ما فکر می کند که چگونه آنها را میان ورق پاره های روزگار از دست می دهیم؛ در حالی که شاهد رشد زیبارویان دیگریم.
شاید فراموش کرده ایم چطور انگشتانی به یاری دستان کوچک ما آمدند و راه رفتن در مسیر زندگی را به ما آموختند.
آن روز که نه توان حرکت داشتیم و نه حرف زدن، کسی در کنار ما بود که به لحنی کودکانه با ما سخن می گفت و شب های دراز کنار گهواره بیدار می نشست تا مبادا لولوی قصه ها ما را بیازارد.
از تولد تا جوانی و ازدواج و پیمودن عرصه های موفقیت، افرادی کنار ما بودند که از سیاهی موی خود برای ما پل موفقیت را ساختند و هم اینک موهای جوگندمی آنان به سفیدی پنبه می ماند، صورت پرنشاط شان چروک خورده است و پس از گذر روزگاران در کنار ما و برای ما، اینک به سالمندی رسیده اند.
گفته می شود سالمندی یعنی سال های نزدیک یا پیشی گرفته از میانگین طول عمر بشر و بنابراین پایان چرخه حیات انسان به شمار می رود.
می گویند افراد سالمند قابلیت های احیاشونده محدودی دارند و بیش از دیگر افراد در معرض بیماری، سندرم و کسالت هستند.
در زیست شناسی سالمندی، مسائل دوران پیری مطرح می شود و علم پیری شناسی به مطالعه پزشکی روند پیری می پردازد. علم پیر پزشکی نیز به مطالعه بیماری هایی مربوط است که سالمندان به آنها مبتلا می شوند.
امروزه برخی افراد والدین خود را پس از سنی خاص به مراکز نگهداری سالمندان می سپارند.
آیا آنان در راه بردن والدین به این مراکز حتی یک بار هم به فکر روزی می افتند که همین پدر و مادر آنان را برای نخستین بار به مدرسه بردند؟ و بسیاری از اولین بارهای دیگر…؟
زندگی چگونه می تواند باشد در یک مرکز نگهداری و محیطی بسته؟
چه سخت می شود زندگی. به گفته یکی از اندیشمندان معاصر، در بهشت تنها بودن سخت تر از جهنم است.

** جایگاه ریش سفیدان در سیستان و بلوچستان
چندی پیش «فرید براتی سده» رئیس ملی سالمندان سازمان بهزیستی کشور، گفته بود: در کل کشور ۴۵۰ مرکز نگهداری سالمندان وجود دارد که برخی شبانه روزی و برخی روزانه اند.
به گفته او، چهار میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از جمعیت سالمند کشور با خانواده زندگی می کنند و ۳۴ دهم درصد آنان زیر پوشش بهزیستی قرار دارند.
در سیستان و بلوچستان به دلیل اعتقادات دینی و اصل احترام به والدین که بارها در دین اسلام پس از اطاعت از خداوند بر آن تاکید شده است، سالمندان جایگاه ویژه ای دارند. احترام به بزرگان و ریش سفیدان از سنت ها و اعتقادات مردمان این دیار است.
در این استان تقریبا هیچ فردی یافت نمی شود که پدر یا مادرش را رها کرده یا به خانه سالمندان سپرده باشد.
عشق و علاقه فرزندان به والدین در این سامان موج می زند. همین سنت و احترام موجب شده است خانه سالمندان فقط مامن سالخوردگانی باشد که فرزندی ندارند یا مجهول الهویه اند و قوم و خویش نزدیک ندارند.
آنگونه که «محمدرضا سراوانی» مدیرکل بهزیستی سیستان و بلوچستان، به ایرنا گفت ‘در این استان دو خانه سالمندان شبانه روزی، یک مرکز نگهداری روزانه و یک مرکز خدمات در منزل در هر یک از شهرستان های زابل و سراوان وجود دارد’.
سراوانی افزود: در سیستان و بلوچستان نسبت سالمندان به کل جمعیت ۴٫۷ درصد است که سه هزار و ۳۴۸ نفر از این آنان زیرپوشش خدمات بهزیستی استان قرار دارند.
رئیس ملی سالمندان سازمان بهزیستی کشور نیز گفته بود ‘بیش از ۹۵ درصد جمعیت سالمند سیستان و بلوچستان زیر پوشش نهادهای حمایتی مانند سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) قرار دارند’. به نظر می رسد این امر می تواند خانواده ها را در نگهداری سالمندان و تامین بخشی از نیازهای آنان یاری دهد.
به گفته مدیرکل بهزیستی سیستان و بلوچستان، اینک در مراکز شبانه روزی نگهداری سالمندان ۴۰ مرد و ۴۳ زن نگهداری می شوند که بیشتر آنان افراد مجهول الهویه یا بدون فرزند و اقوام اند.
بسیاری از مردم این استان معتقدند مردان و زنان سالخورده برکت زندگی اند و هر خانواده ای که فرد سالمندی داشته باشد افتخار بزرگی نصیبش شده است. بنابراین با جان و دل از او پرستاری می کنند.
پیرمرد خوش سیمایی که روی نیمکت بوستان ‘کوی قدس’ زاهدان نشسته و نظاره گر بازی های کودکانه نوه اش است، نظرم را جلب کرد. اجازه خواستم کنارش بنشینم، با لبخند زیبایی گفت: بفرما بنشین اما حواسم را پرت نکنی چون می ترسم نوه ام زمین بخورد.
قول دادم هر دوی ما مراقب نوه اش باشیم و همزمان نیز همصحبت شویم؛ قبول کرد.
خود را ‘رضاقلی سراوانی’ معرفی کرد و گفت: تا جوان و توانمند بودم کار کردم و الحمدالله خداوند چهار فرزند به من داد که هر کدام از دیگری بهتر و مهربان ترند.
از زمانی که همسرم به رحمت خدا رفت، با وجودی که بسیار علاقه مندم در خانه خود به تنهایی زندگی کنم اما فرزندان و نوه هایم آنقدر به من محبت می کنند که چند ماهی است به خانه سری نزده ام.
سراوانی ادامه داد: پدر و مادر همیشه آسایش فرزندان را می خواهند به همین علت دوست ندارند در پیری سربار کسی باشند و مزاحمتی برای آنان ایجاد کنند؛ هر چند که بچه ها نیز بسیار علاقه مندند از والدین خود پرستاری کنند.
محبت فرزندان به والدین در این استان آنقدر زیاد است که بیشتر خانه ها و خانواده ها وجود پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ را منشا و منبع محبت و انس می دانند زیرا همه بچه ها به خاطر والدین هر شب یا هر چند شب یک بار دور هم جمع می شوند.
پیرمرد زاهدانی تاکید کرد ‘مردان و زنان سالخورده سرمنشا صله رحم هستند زیرا فرزندان، نوه ها و اقوام نزدیک و دور به بهانه دیدن پدربزرگ و مادربزرگ دور هم می آیند و ساعاتی را به خوشی سپری می کنند’.
سالمندی آغاز فصل تجربه است و نوای پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها، صدای برکت خداوندی.
چه نیکو است خدمت به پدر و مادری که جان دادند تا فرزندشان پا بگیرد.
دستان چروکیده امروز است که در ما تجلی یافته اند و نباید فراموش کرد ما نیز راهی این مسیریم؛ مسیری که زلف ها را سفید کرده و چهره ها را در هم می شکند.. باشد که دلها نشکند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

11 + شش =