کد خبر : 317871
تاریخ انتشار : شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۸:۰۰
-

پوشش در سایه سکوت تاریک مسئولان ذبح می‌شود

پوشش در سایه سکوت تاریک مسئولان ذبح می‌شود

از هر چه بگذریم از اجرای حکم صریح و روشن خداوند آن‌هم در نظام و حکومتی که بنام خداوند و اسلام تشکیل شد، نمی‌توان در قبال تعطیلی غیررسمی و یا مخالفت آشکار و عملی با حکم صریح خداوند خاموش ماند و از کنار آن بی‌تفاوت گذشت؛ چراکه این گسترش منکر موجب نزول عذاب خواهد بود که نتیجه قهری ترک فرمان صریح خداوند گرفتار شدن در گردآب عذاب است.

به گزارش عصرقائم، در اینکه تحت هیچ شرایطی نباید از توقف اجرای حکم خداوند، که متضمن سلامت و سعادت جامعه است، ساکت ماند و بر اجرای احکام حیات بخش اسلام آنهم در نظام اسلامی، که به پای آن بیش از ۴۰۰ هزار شهید تقدیم شد، ساکت ماند و حال آنکه به گواه وصیت‌نامه‌های موجود این شهداء، همه‌شان بر اجرای احکام اسلام بویژه بر رعایت کامل حجاب تاکید جدی داشته‌اند و اگر مسئولان در بیان اینکه میراث‌دار و امانتدار شهداء هستند، صادق باشند، نباید وضعیت کنونی را از آنها پذیرفت که در قبال بی‌حرمتی به واجبات خداوند و تاکیدهای مکرر شهداء اینگونه آشکار در قبال گستاخی توهین و جسارت ساکت و بی‌عمل شوند.

اغتشاش‌گران به اقتدار ایران ضربه زدند
اغتشاش‌گران، که عوامل اصلی آنها از خارج خط و ربط می‌گیرند و اغلب‌شان آموزش‌های تخریب و کشتار را در مراکز آموزش رژیم صهیونیستی گذرانده‌اند و در قبال جنایت دستمزد دریافت می‌کنند،در عرصه‌های مختلف به کشور آسیب وارد کرده و صدها هزار میلیارد تومان به اموال مردم و کشور زیان وارد آورده و بیش از این، به اقتصاد کشور خسارت وارد کردند. علاوه بر آن، قریب ۲۰۰ نفر را کشتند و به امنیت ایران اسلامی خدشه وارد آوردند بگونه‌ای که مردم حتی در خانه‌ و محل کسب‌شان احساس امنیت نمی‌کردند؛ چراکه هر لحظه احتمال عملیات تروریستی از سوی عوامل اغتشاش را می‌دادند.

آنچه که جبران ناپذیر می‌نمایاند، خدشه به اقتدار جهانی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران است که برغم سیاست مماشات و پرهیز از خشونت نظام اسلامی و خویشتنداری نیروهای حافظ امنیت، تروریست‌ها در قالب اغتشاش، اقدام به برهم‌زدن امنیت جامعه و کشور کردند و تسامح بیش از حدُ جمهوری اسلامی، این ذهنیت غلط و متوهمانه را در تروریست‌ها بوجود آورد که می‌توانند هر لحظه بخواهند با سپهر قرار دادن گروهی از نوجوانان و جوانان فریب‌خورده، امنیت کشور و شهرها را دستخوش بچه‌بازی خویش قرار دهند.

روزهای سخت و غم‌انگیزی که بر ملت ایران گذشت…

آنچه در روزهای پایانی شهریورماه و در دو ماه مهر و آبان ۱۴۰۱ در برخی شهرها و مناطق مرزی ایران عزیز به وقوع پیوست، به‌خوبی گویای روحیه و خوی درندگی مدعیان آزادی مردم ایران‌زمین و دروغ‌گویانی است که داد انسانیت و حقوق بشر می‌دهند: ایجاد فضای دائمی ترس و اضطراب و تعطیلی‌های گاه‌وبیگاه بازارها با چاشنی تهدید و باج‌خواهی آن‌هم در جامعه‌ای که برای حل مشکلات و پیشرفت نیاز به آرامش دارد، میدان‌دادن به تروریسم کور، برای جولان‌دادن در سایه ناامنی ایجادشده، به‌میدان‌آمدن گروهک‌های تروریست و تجزیه‌طلبی که به هیچ‌کدام از اقوام ایرانی رحم نکرده و نخواهند کرد، اقدامات و مواضع مشکوک نسبت به مرزهای این کشور که در تمام سال‌های پس از اتمام جنگ تحمیلی تاکنون، مرزهای عزت و آرامش و دوستی بوده است، ترور و کشته‌‌سازی از میان شهروندان عادی و مردمان بی‌گناه و کودکان مظلوم برای متهم‌کردن نظام اسلامی و حمله‌های بی‌رحمانه به حافظان امنیت مردم و جسارت به روحانیت و تعرض به مأموران انتظامی و نظامی. اینها تنها نمونه‌هایی از جولان ناجوانمردانه و بی‌وقفه بدخواهان این مردم در حوادث اخیر بود؛ البته همه این جنایات علیه آرامش و امنیت مردم ایران و حافظان امنیت، با سکوت تأییدآمیز و شرم‌آور مجامع غربی و البته با پشتیبانی تمام‌قد و عملیات روانی از سوی رسانه‌های وابسته به اردوگاه استکبار، طراحی و دنبال شد.
نتیجه این هجوم وحشیانه و طراحی شوم، ازدست‌دادن تعدادی از هم‌وطنانمان و نیروهای امنیتی و انتظامی در جریان این ناآرامی‌ها و برجای‌گذاشتن صدها میلیارد تومان خسارت مادی به سرمایه‌های عمومی و خصوصی این کشور مظلوم و مقتدر بوده است: «حوادثی از قبیل[اغتشاشات]، برای مردم مشکل درست می‌کند؛ در خیابانها دکّانت را باید ببندی، ماشینت را باید نگه داری، و ‌کارهایی مانند اینها کنی و مشکلاتی درست می‌کند؛ جنایتهایی هم خب انجام می‌دهند، تخریب می‌کنند، کارهایی مانند اینها ‌می‌کنند.»
حمله به آستان مقدس شاهچراغ و به شهادت رساندن مظلومانه جمعی از ایرانیان یا حرکت‌های وحشیانه و غیرانسانی در به شهادت رساندن طلبه‌ای جوان، نمونه‌های دیگری از ناامنی‌ها و اقدامات تروریستی به‌وقوع‌پیوسته در این جریانات بود: «شما ببینید این قضیه‌ شاهچراغ شیراز، چه جنایت بزرگی بود! آن پسربچّه‌ پایه‌ دوّم [شهید علی‌اصغر لری گوینی] یا پایه ششم [شهید آرشام سرایداران] یا پایه‌دهم [شهید محمدرضا کشاورز]، اینها چه گناهی کرده بودند؟ آن طفلک شش‌ساله‌ای [آرتین سرایداران] که پدر و مادر و برادرش را از دست داده، این کوه سنگین غم را چرا بر دوش او انبار کردند؟ چرا؟… آن طلبه‌ جوان ـ طلبه شهید جوان در تهران، آرمان عزیز ـ چه گناهی کرده بود؟… زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان. اینها کارهای کوچکی است؟ اینها چه کسانی‌اند؟ باید فکر کرد.»
اغتشاش؛ تله دشمن برای ضربه به ایران مقتدر
آنچه دشمنان این کشور در روزهای پس از مهرماه ۱۴۰۱ رقم زدند، فقط به صحنه‌های تلخ آشوب و آتش‌افروزی و کشتار محدود نمی‌شود. این سکه پوشالی تزویر روی دیگری هم دارد و آن، آسیب‌های غیرمستقیم ناشی از این جولان ناجوانمردانه اغتشاشگران است. دندان تیزکردن دشمن برای اعمال محدودیت‌های مالی جدید و تشدید تحریم‌های ظالمانه و تأثیر منفی و فزاینده آن بر مؤلفه‌های کلان اقتصادی و در نتیجه افزایش فشارهای اقتصادی در زندگی مردم، بخشی از این آسیب‌هاست و تأسف‌بارتر از آن، ازبین‌رفتن انگیزه‌ها و زمینه‌های کار و تولید و سرمایه‌گذاری در کشور به‌دلیل اصرار دشمن و پیاده‌نظام داخلی او بر تداوم ناامنی‌ها، روی زشت‌تر و سیاه‌تر این سکه است که در تحلیل شرایط موجود، نباید از این حقیقت روشن غفلت کرد. تجربه نشان داده است که هر بار صحنه داخلی کشور، به میدانی برای جولان‌دادن نامحرمان تبدیل شده است، به‌دنبال آن فرصت‌های پیشرفت و تحول در اقتصاد نیز بیشتر از قبل آسیب دیده و با بازی «تحریم و فشار»، معیشت مردم صبور و نجیب ایران، بیشتر دستخوش تلاطم شده است و سوداگران را در جنگ اقتصادی علیه مردم ایران جسورتر کرده است؛ نکته مهمی که برخی کنشگران اجتماعی و سیاسی نباید در قبال آن، خود را به خواب غفلت بزنند و از نتایجش فرار کنند.

فشار محافل حقوق بشری،حلقه مکمل توطئه
جریان برانداز خارجی برای زنجیره برنامه‌های خود در پروژه ایجاد اغتشاش و بقول خودش “انقلاب”، فشار بیش از حد به جمهوری اسلامی ایران برای عدم مجازات جنایتکاران و تروریست‌هایی است که خود پروراننده و حامی و موسس آنهاست. علی‌رغم آنکه کشورهای غربی و اروپایی تندترین و خشن‌ترین برخورد را با تظاهرات آرام مردم خود اعمال و هرگونه اعتراض آرام را نیز سرکوب می‌کنند، در قبال جنایات ضدبشری مزدبگیران خود در اقصی نقاط جهان اسلام، اعم از سوریه، عراق، افغانستان، یمن و…، و بویژه در ایران، موضعی مداخله‌جویانه گرفته و از اغتشاش‌گران حمایت آشکار می‌کنند تا حتی در هنگامه شکست توطئه پیچیده و چند لایه، که از آن به جنگ ترکیبی یاد می‌کنند،

آزمون مسئولان در مقابل مردم بصیر و وفادار
روزهای تلخ و تأسف‌بار جولان‌دادن دشمن برای رسیدن به اهداف شومش، با بصیرت و هوشیاری مردم عزیز ایران سرفراز گذشت، هرچند هیچ‌گاه نباید از کید دشمن آسوده بود. حالا که این ملت بازهم مثل همیشه دشمنان را ناکام و آرزوبه‌دل گذاشت و نقشه خطرناک آنها را نقش‌برآب کرد، نوبت مسئولان در بخش‌های مختلف نظام است که با کار هماهنگ، فوق‌العاده و جهادی، فرصت ازدست‌رفته را جبران کنند و با اقدام مدبرانه و جهادگونه، هم قطار پیشرفت و عزت این کشور را به ریل اصلی آن بازگردانند و هم با کاهش تلاطم‌ها و مشکلات اقتصادی این ملت نجیب و بصیر، آرامش و امید آنها را افزایش دهند. این آزمون خطیر، پیش روی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی است تا با شناخت اولویت‌ها، نقش اصلی خود را ایفا و برای ساخت ایران قوی بیش از پیش تلاش کنند.

و اما موضوع پوشش
همه سناریوی به اجراء گذارده، که موجب شرمساری عمری فریب‌خوردگان داخلی شد، زمانی به نقطه امیدبخش برای معاندین و متجاوزان جهان مبدل می‌شود که پروژه عادی‌سازی بی‌حجابی و نقض قوانین مربوط به پوشش در کشور به سرانجام برسد.
اقدام برخی از فریب‌خوردگان در کشف حجاب و ظاهرشدن به بدترین وضع خجلت‌آور، در مقابل بی‌تفاوتی نیروهای ضابط قانون و برخورد تهاجمی و هتاکانه همراهان سازمانی این کشف حجاب‌کننده‌ها، مردم را نیز منفعل و منتظر اقدام قانونی از سوی دولت کرده است.

حجم روزافزون بدحجابی و بی‌حجابی آنچنان مردم متدین و زنان و دختران عفیفه کشور را نگران کرده که در هر روز طی تماس با مراجع ذیصلاح و رسانه‌ها، مراتب اعتراض و گلایه خود از مسئولان بویژه سران سه قوه را اعلام می‌کنند. مردم می‌گویند که درست است اقتصاد و ساماندهی معیشت مردم در اولویت قرار دارد، اما این مسئله هیچ منافاتی با اجرای قانون عفاف و حجاب در دستگاه‌ها، ادارات، بانک‌ها، فروشگاه‌ها و بازار ندارد. دولت که نباید تک یاخته‌ای عمل کند. در بسیاری از موارد کشف حجاب به عنوان بخشی مهم از پروژه دین ستیزی و تخریب اخلاق و گسترش فساد با هدف فروپاشی بنیاد خانواده است که اینهمه مورد اصرار و اهتمام جریان‌های ضدانقلاب قرار دارد و این سران سه قوه هشتند که باید به این مطالبه مشروع و معقول جامعه پاسخ عملی دهند؛ چراکه تفادت اصلی نظام اسلامی و جامعه‌ای که برای تحقق و سپس صیانت از آرمان‌های دینی خود صدها هزار شهید داده با سایر حکومت‌ها در این است که مسئولان آن کشور باید بیش از سایر وظائف مشترک‌شان با سایر دولت‌ها، در اجرای احکام شریعت بکوشند و موضوع مهم پوشش و حجاب را اینگونه که این روزها شاهد آنیم، به دهها و صدها مسئله دیگر و به زمان‌های بعد مربوط و مشروط نکنند که لحظه‌ای مسامحه و تعویق در این ارتباط، موجب بروز زیان‌های اخلاقی غیرقابل جبران خواهد شد که بیش از همه، سران سه قوه مسئول آن خواهند بود.

باید در کنار اجرای قانون از سوی دولت و ضابطان قانون، حد مشارکت مردم در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بویژه در امر حجاب نیز مشخص و حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر نیز تعیین گردد تا هر شروری به خود اجازه ندهد که به ناهی از منکر حمله کرده و این فریضه الهی را به انزوا و تعطیلی بکشاند.

پوشش در سایه سکوت تاریک مسئولان ذبح می‌شود/حجاب، کانون تهاجم سازمان‌یافته دشمنان

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سیزده − دو =