کد خبر : 224008
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۰
-

همه این پسرها «سعید» من هستند

همه این پسرها «سعید» من هستند

به گزارش قائم آنلاین، روزنامه خراسان نوشت: «حدود ۲۱۰ میلیون تومان پول دیه سعید، جوان ۲۷ ساله سرخسی که در تصادف رانندگی فوت کرد به همراه ۹۰ میلیون تومان پولی که پدرش روی آن می گذارد، به حساب کمیته امداد واریز می شود. علاوه بر این محمدعلی عرب قدیمی، پدر سعید زمین ۶۰۰ متری خانه

به گزارش قائم آنلاین، روزنامه خراسان نوشت: «حدود ۲۱۰ میلیون تومان پول دیه سعید، جوان ۲۷ ساله سرخسی که در تصادف رانندگی فوت کرد به همراه ۹۰ میلیون تومان پولی که پدرش روی آن می گذارد، به حساب کمیته امداد واریز می شود. علاوه بر این محمدعلی عرب قدیمی، پدر سعید زمین ۶۰۰ متری خانه پدری اش را که در نزدیکی روستایی در سرخس بوده، به خاطر شادی روح پسرش وقف کمیته امداد می کند تا با همان ۳۰۰ میلیون تومان پول، سقفی بالای سر مددجویان ساخته شود.

مادر سعید درباره ماجرای فوت پسرش گفت: «سعید هر وقت قصد بیرون رفتن از خانه را داشت، من اصلا ممانعتی نمی کردم اما آن شب بر خلاف همیشه مخالفت کردم. بالاخره برای این که هوایی تازه کند از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. ساعت ۱۲ شب سعید تصادف و ساعت ۷ صبح در بیمارستان فوت می کند.»

سعید قصد داشت امسال پدرش را که پادرد بود، با ویلچر به کربلا ببرد. قبل از محرم نفس هایش در هوای کربلا حبس می شود اما روزگار فرصت این کار نیک را به سعید نمی دهد حالا اما خانواده اش با اقدامی خداپسندانه کار ناتمام فرزندشان را به نحو دیگری محقق کرده اند. آن طور که خانواده اش می گویند: سعید از اول دست به خیر داشت. آن قدر که دستان کوتاه شده اش از دنیا، بعد  از مرگ هم خوبی هایش را دریغ نکرد. بعد از فوتش هم خیلی ها به خانواده اش خبر دادند که سعید به نیازمندان زیادی در مناطق محروم کمک کرده است؛ طوری که حتی مادرش خبری از آنها نداشت. سعید که کارش در صنعت ساختمان بود، آرزو داشت برای مادرش خانه ای بسازد که پیچ پله‌های آن پاهای مادرش را دردمندتر نکند. مادر سعید یک دانه پسرش را بسیار عزیز می‌داشت، طوری که بارها وقتی مادرش را در حال جارو کردن حیاط می دیده، دلش تاب دیدن خمیدگی کمر مادر را نداشته، خودش جارو به دست می شده و حیاط را جارو می کرده است. عشق مادر به سعید و مهربانی‌هایش آن قدر زیاد بود که با دیدن ساختمان های مرتفع در خیابان ها، همان جا سرش را رو به آسمان بالا می آورده و از خدا می خواسته، روزهایی را ببیند که پسرش در کارش موفق شود تا بتواند خیر بزرگی شود. او خبر نداشت  که سرنوشت این آرزویش را پس از درگذشت پسرش رقم می زند.

مادر سعید از حس و حالش درباره این کار خیرخواهانه می گوید:« وقتی فیلم بچه های مددجوی تحت پوشش کمیته امداد را دیدم که به خاطر این کار خیر از ما تشکر می کردند، به قدری خوشحال شدم که انگار تمام این بچه ها، بچه های سعید خودم هستند.»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

14 + 6 =