کد خبر : 197383
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰
-

آیا بیدار خواهیم شد یا همچنان در مسیر منقرض شدن گام برمی داریم؟

آیا بیدار خواهیم شد یا همچنان در مسیر منقرض شدن گام برمی داریم؟

به گزارش قائم آنلاین، ما آمریکاییان همچنان از تایید این واقعیت سرباز  می زنیم که سیستم سیاسی ما و اقتصاد سرمایه داری آن عمیقا فاسد و متصلب است و همیشه با دنبال کردن راه ساده تر، یعنی سیاه نمایی چهره دیگران، از این واقعیت روی برمی گردانیم. از جهاتی موضوع اصلا این نیست که آیا

به گزارش قائم آنلاین، ما آمریکاییان همچنان از تایید این واقعیت سرباز  می زنیم که سیستم سیاسی ما و اقتصاد سرمایه داری آن عمیقا فاسد و متصلب است و همیشه با دنبال کردن راه ساده تر، یعنی سیاه نمایی چهره دیگران، از این واقعیت روی برمی گردانیم.
از جهاتی موضوع اصلا این نیست که آیا کلینتون و ایمیل های پودستا درز کرده اند یا هک شده اند، چرا که دمکرات ها برای اجتناب از بررسی فساد و اقدامات فریبکارانه خود بوده که جار و جنجال راشا گیت را به راه انداخته اند.
دمکرات ها نیازهای آمریکاییان مزدبگیر را دست کم به مدت ۴۰ سال است که نادیده گرفته اند، چرا که این حزب به حزبی شرکتی تبدیل شده است. و بخش عمده ای از محرومیت های رای دهندگان آمریکایی به دلیل زنده کردن دوباره سیاست های اقتصادی نخبه گرایانه، میدان دادن به تبهکاران و سلب کردن حق رای دادن بسیاری از شهروندان آمریکایی از سوی آنها بوده است.
از این رو با فهم اینکه کلیت سیستم سیاسی ما یک طرح و نقشه مالی بزرگ با هدف حفظ یک الیگارشی از توانگرسالاران است، چگونه حتی می توانیم خودمان را یک جمهوری بنامیم؟ ما هیچگاه یک دمکراسی نبوده ایم. ما به مادی گرایی اعتیاد پیدا کرده ایم. قطعا در مقایسه با دیگران، این باور سرسختانه ما به اعتبار داشتن به عنوان یک ملت است که ظرفیت ما را برای نوعی قیام مردمی سلب می کند؛ قیامی که به باور من برای تبدیل شدن به یک ملت، با شرافت و تعهد راستین نسبت به حقیقت به آن نیاز داریم. این کار مستلزم یک انقلاب غیرخشونت آمیز است که  گرچه آن را تجربه کرده ایم، هرچند تغییرات رادیکال اواخر دهه ۱۹۶۰  سیستم را به گونه ای که هرگز پیش از آن دیده نشده بود مورد تهدید قرار داد و موجب شکوفایی یک دمکراسی واقعی گردید.
اما اصولا چگونه ممکن است که ما حرف های آمریکا یا سازمان های آن را باور کنیم در حالی که در این مورد اصل بنیادین آنها دروغگویی است.

از جنگ جهانی دوم به این طرف آمریکا حدود ۴۰۰ بار در ده ها کشور مداخله نظامی کرده و هزاران بار دیگر نیز پنهانی این کار را انجام داده است. آمریکا در این مدت برای سرنگونی  بیش از ۵۰ دولت تلاش کرده ، سعی کرده بیشتر از ۵۰ رهبر خارجی را ترور کند، کوشیده است جنبش های مردمی را در ۲۰ کشور سرکوب کند، دست کم ۳۰ کشور را بمباران کرده، با رذالت در انتخاب های دمکراتیک حداقل ۳۰ کشور مداخله کرده و به گفته یکی از استادان علوم سیاسی در دانشگاه ملون، از سال ۱۹۴۶ تا ۲۰۰۰ در ۸۱ مورد تلاش کرده بر انتخابات های ریاست جمهوری دیگر کشورها اثرگذار باشد. آیا ایالات متحده تاکنون به خواست خود این اقدامات مداخله گرایانه را پذیرفته است؟ از طرفی ما هیچ مطبوعات واقعی، حقیقتا آزاد و تحقیقی را نداریم، جز مطبوعاتی شرکتی که شعارهای سرمایه دارانه و استثنایی بودن آمریکا را تکرار می کنند. اینجا در آمریکا ما چه چیزی را باید باور کنیم؟
سیاست رسمی ما سلطه تمام عیار است، برتری نظامی داشتن در تمام فضاهای دریایی، هوایی و زمینی و نیز جو خارجی، فضای سایبری و فضای ذهنی ما. درحال حاضر ایالات متحده در ۱۵۰ کشور جهان دارای نیروهای عملیات های ویژه است و دست کم بر سر۷ کشور بمب و موشک پرتاب می کند. ما برای حفظ یک جامعه سرمایه دارانه و طبقاتی تلاش می کنیم که اکنون بیشترین نابرابری بین اغنیا و فقرا را در جهان صنعتی و یکی از بدترین نابرابری ها را در میان تمام کشورها دارد. منافع نئولیبرال سرمایه دارانه ما هم اکنون  هر چهار گوشه جهان را می پوشانند، جوری که انگارهیچ جایی درجهان از دست مداخلات آمریکا درامان نیست و اغلب با تبانی، خدعه و نیرنگ هایی این کار را انجام می دهد که در فهم اکثر ما نمی گنجد. سیاست آمریکا به گونه ای است که هیچ جایی برای نگرانی نسبت به انسان ها در آن وجود ندارد، هر چند تلاش می کند جامعه را با سناریوهای دستکاری  کننده فریب دهد، درحالی که مضحک ترین، خودخواهانه ترین و پادرهواترین شعارها را برای توجیه «مداخله بشردوستانه» خود عرضه می کند.

ما خواهان کنترل بر همه چیزیم
اکنون ما به دنبال جنگ سرد جدیدی هستیم و در عین حال روسیه را تهدید به جنگ می کنیم و این دمکرات ها هستند که رهبری این تهدیدات را در دست دارند. این همه صرفا با سیاه نمایی دیگران «در بیرون از اینجا» برای طفره رفتن از پرداختن صادقانه به شرارت های موجود در تاریخ خودمان، ساختارهای الیگارشی خودمان و سیاست ها امپریالیستی خودمان انجام می پذیرد. من اصلا درک نمی کنم که چگونه می توانیم این قدر نسبت به پوتین یا نیکاراگونه یا سوریه و غیره نگران باشیم وقتی که سیستم خود ما  درسطح جهانی چنین مخرب و در داخل کشور این گونه غیردمکراتیک و ناعادلانه است. آیا ما از یک جنبش بین المللی برای دخالت در امور آمریکا حمایت خواهیم کرد به این دلیل که سیاست های این کشور کل حیات بر روی سیاره زمین را به مخاطره می اندازند؟ به نظر می رسد که ما هنوز قادر به سازماندهی یک انقلاب غیرخشونت آمیز مردمی در داخل برای واژگون کردن سیستم فاسد و مجرم خود و سیاست های خطرناکی که تحمیل می کند نیستیم؛ سیاست هایی که در عین خطرناک بودن، عده معدودی را ثروتمندتر می کند، چرا که در حال حاضر اغواکننده ترین راه برای به جیب زدن سودهای هنگفت است. آیا ما بیدار خواهیم شد یا همچنان به گرفتن انگشت اشاره مان رو به هر سمت دیگر جز خودمان ادامه می دهیم و بدون هیچ کرامت و منزلتی همچنان در مسیر منقرض شدن گام برمی داریم؟
نویسنده: برایان ویلسون (Brian Willson) از کهنه سربازان جنگ ویتنام و فعال اجتماعی
منبع: https://b2n.ir/294933

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

4 × سه =