کد خبر : 178443
تاریخ انتشار : یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۹:۳۵
-

چندقدم تاسکوت چکش‌ها

چندقدم تاسکوت چکش‌ها

به گزارش قائم آنلاین، راسته‌ای شاید نا آشنا اما پر از اصالت و یادآور تاریخ، برای یافتنش وارد بازار طلا فروشان می‌شوم بازاری با راسته‌های متنوع، در دل این بازارهای قدیمی چه چیزهایی نهفته است. از راسته طلا فروشان می‌گذرم تا به راسته‌ای برسم که صدای تاریخ و هنر می‌دهد. راسته‌ای که امروز سکوتش انسان

به گزارش قائم آنلاین، راسته‌ای شاید نا آشنا اما پر از اصالت و یادآور تاریخ، برای یافتنش وارد بازار طلا فروشان می‌شوم بازاری با راسته‌های متنوع، در دل این بازارهای قدیمی چه چیزهایی نهفته است. از راسته طلا فروشان می‌گذرم تا به راسته‌ای برسم که صدای تاریخ و هنر می‌دهد. راسته‌ای که امروز سکوتش انسان را به حیرت و تماشا وا می‌دارد.

صدای کم‌رمق چکش استاد مسگر که زندگی را در این راسته در جریان نگه داشته است. اینجا بازار هنر عاشقی است که آوا می‌سازد، بازار توازن چکش و فلز، بله اینجا بازار مسگران اردبیل است.

از سمت بازار طلا فروشان مستقیم در دست راست دومین مغازه مقصد من است. مغازه‌ای کوچک ۱۲ متری که اصالت، شکل و شمایل قدیمی خود را حفظ کرده است. وارد مغازه می‌شوم، سید کمال سیدی اردبیلی مشغول کاراست. سید قدیمی‌ترین مسگر دیار تاریخ و معماری بی‌پایان است.

قدیمی‌ترین مسگر اردبیلی، دست‌هایش هنوز هم عاشقانه ضربه می‌زند و فلز سرخ را شکل می‌دهد تا زنده‌اش کند به ذوق هنر.

سید کمال همانند پدرش هنوز هم با دست‌هایش به فلز جان می‌بخشد و این‌جا هنوز هم به یاد قدیم‌ها کوره و آتش و چکش نقش‌های ماندگاری برجان این فلز مسی می‌نشاند.

در مغازه‌ی کوچکش کوره‌ای قدیمی چشم‌نوازی می‌کند، می گوید؛ «الان همه دستگاه خریداری کرده‌اند و با دست کار نمی‌کنند ولی من همچنان دستی کار می‌کنم و تمامی تعمیرات را به‌صورت دستی انجام می‌دهم»

سید در حال حاضر در ساخت ظروف مسی فقط برخی سفارشات را می‌پذیرد و بیشتر در کار تعمیر این قبیل ظروف است. ظروف برای تعمیر هم در مغازه کم نیست. گویی مردم به کارش ایمان دارند.

سید می‌گوید؛ «روزی چندین ظرف برای تعمیر می‌آورند و تقریبا همه من را می‌شناسند. همین که کار مردم را راه می‌اندازم برایم لذت بخش است و گرمای کوره و سختی کار را برایم آسان می‌کند.»

وی ادامه می‌دهد: اردبیل در زمان‌های قدیم یکی از مراکزی بود که در تعمیر ظروف مسی زبانزد بود ولی متاسفانه در تولید ظروف هیچوقت به جایگاه خودش نرسید با اینکه ظروف خوبی در دست مسگران اردبیل تولید می‌شد.

نگاهم دوباره به مغازه کوچکش می‌افتد، یک قسمت مغازه قفسه‌بندی شده و در قفسه‌ها ظروف مسی، تابلو و عکس‌ها و وسایل کارش را چیده است کنار در ورودی هم ترازو قدیمی چشم نوازی می‌کند. می‌گوید؛ «چون محیط مغازه به‌خاطر کار، اسیدی می‌شود ترازوی دیجیتالی پاسخگو نیست.»

برایم از پدرش می‌گوید، پدری که عاشقانه مسگری می‌کرد و برای کسب روزی حلال، عاشقانه بر مس ضربه می‌زد و همین پدر علت گرایشش به مسگری شده بود.

درلابه لای صحبت‌هایش از محل کار پدر می‌گوید که حال به رحمت خدا رفته است؛ «مغازه پدرم همین راسته بوده دو، سه مغازه بالاتر، زمانی که پدر مسگری می‌کرد.

فردی ۵۵ ساله و با مدرک تحصیلی لیسانس شیمی، برایم قابل تامل است با لیسانس شیمی آن هم زمانی که به‌راحتی می توانست وارد ادارات دولتی شود چرا مسگری را انتخاب کرده است؟

در جواب این سوالم برایم از علاقه می‌گوید؛ «ازهمان دوران مدرسه به کار پدر علاقه داشتم، از کار پدر لذت می‌بردم و دوست داشتم این کار را دنبال کنم، پدرم از مسگران قدیمی اردبیل بود البته در آن زمان در صنعت مسگری افراد زیادی فعالیت داشتند به مرور که مسگران قدیمی یا فوت کردند یا از کار افتاده شدند متاسفانه کسی ادامه دهنده این هنر صنعت نشد و امروز جز چند نفر که با عشق و علاقه فعالیت می‌کنند کسی سراغ این حرفه نمی‌آید.

سید از شغل مسگری به‌عنوان شغل طاقت فرسا یاد می‌کند و می‌گوید که اگر کسی به این شغل علاقه نداشته باشد نمی‌تواند دوام بیاورد.

هرچند به گفته خودش درآمد این کار بسیار کم است و حتی بیمه هم ندارد اما همچنان پایبند هنرش است. بله این چنین شده که حال سید قدیمی‌ترین مسگر اردبیل نام گرفته است.

مغازه زیاد مرتبی ندارد،کارگاه مسگریش تقریبا پر از لوازم است، از لوازم کاریش سر در نمی‌آوردم تا اینکه خودش برایم توضیح می‌دهد و می‌گوید؛ «ابزار رایج در هنر صنعت مسگری، انواع چکش‌ها، انواع سندان‌ها، قیچی حلبی‌بری و … است.»

سید هنوز هم مثل گذشته ساعت ۸ صبح کرکره مغازه را بالا می‌دهد و تا غروب کار می‌کند. توصیه می‌کند حتما از ظروف مسی استفاده کنیم و خودش در منزل از همین ظروف استفاده می‌کند.

وی از به فراموشی سپرده شدن هنر مسگری می‌گوید و افسوس می‌خورد، او هنوز هم چکش مسگریش را می‌کوبد و آوا می‌سازد و نوا تولید می‌کند.

 باید گفت که امروزه دیگر رونق از بازار مسگری رخت بسته و مسگر و مسگری نیز مانند خیلی از حرفه‌های قدیمی در حال فراموشی است. مسگران شهر من هنوزم هم امیدوار به جان گرفتن این هنر هستند.

اما دستگاه‌های متولی امر در استان تا چه اندازه در معرفی و حمایا از این هنر صنعت قدیمی و ایرانی همت گماشته‌اند و تا چه اندازه در معرفی این حرفه به مردم و جوانان اقدام کرده‌اند؟

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

شانزده − دو =