کد خبر : 174061
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۵
-

از بده بستان رسانه‌ای تا بی‌کلاه ماندن سر برخی

از بده بستان رسانه‌ای تا بی‌کلاه ماندن سر برخی

به گزارش قائم آنلاین، این شاعر که در مجله «جوانان امروز» مسئولیت صفحه‌های شعر را برعهده داشته است در گفت‌وگو ، درباره فعالیت خود در عرصه روزنامه‌نگاری اظهار کرد: من در این زمینه از دوره نوجوانی فعالیت داشتم، حتی در مقطع دبیرستان در حوزه ادبیات و روزنامه‌نگاری در سطح ایران رتبه اول را آوردم و

به گزارش قائم آنلاین، این شاعر که در مجله «جوانان امروز» مسئولیت صفحه‌های شعر را برعهده داشته است در گفت‌وگو ، درباره فعالیت خود در عرصه روزنامه‌نگاری اظهار کرد: من در این زمینه از دوره نوجوانی فعالیت داشتم، حتی در مقطع دبیرستان در حوزه ادبیات و روزنامه‌نگاری در سطح ایران رتبه اول را آوردم و از سال ۳۷ به طور رسمی مسئولیت چند روزنامه را در زمینه کارهای ادبی برعهده داشتم. در سال ۴۷ یعنی حدودا ۱۰ سال بعد مسئولیت صفحات ادب و هنر مجله «جوانان» را عهده‌دار شدم و تا سال‌ها با مجله‌ها و روزنامه‌های دیگر همانند مجله «رودکی»، «فردوسی»، مجله «امید ایران» و… در ارتباط بودم. مسئولیت صفحات ادبی چند روزنامه هم علاوه‌بر مجله «جوانان» برعهده من بود.

طبایی که معتقد است می‌توان کار شاعری و روزنامه‌نگاری را از هم تفکیک کرد، از تاثیرگذاری این دو بر هم گفت: کسی می‌تواند کار روزنامه‌نگاری را نجام دهد و در کنارش می‌تواند شاعر هم باشد، البته بدون این‌که روزنامه‌نگار باشد هم می‌تواند در شعر فعالیت کند. من هر دو را داشتم، در عین این‌که کار شعر و ادبیات را از همان آغاز نوجوانی شروع کردم در کنارش کار روزنامه‌نگاری هم انجام داده‌ام. مطمئنا اگر بخواهیم تاثیرش را بررسی کنیم، بیشترین تاثیر آن این بوده که توانسته‌ام هم آثار خودم را عرضه کنم و هم اندیشه، فکر و طرز تلقی خودم را در مقاله‌ها و یا نقدهای ادبی که می‌نوشتم در زمینه ادبیات تعمیم دهم و در اختیار دیگران بگذارم و در عین حال دست خیلی از شاعران جوان‌تر را که حس کردم باید دست‌شان را گرفت، گرفته‌ام. بنابراین یک حالت دوسویه داشته است، از یک سو کار روزنامه‌نگاری به آگاهی و انگیزه ادامه کار شاعری من تبدیل شده است و کار شاعری هم باعث شده تا من بتوانم بیشتر در جریان مسائل روز قرار بگیرم.

این منتقد ادبی در پاسخ به سوالی درباره رسانه نداشتن شاعرانی که آثار خوبی دارند، با بیان این‌که یاد دوره‌ای می‌افتد که خودش به روزنامه‌ها و مجلات دسترسی نداشته، افزود: وقتی هنوز در آغاز کار ادبی و در شیراز بودم بیشتر روزنامه‌ها محلی بودند و آرزویم همیشه این بود که بتوانم در روزنامه‌ها و مجلات آثارم را عرضه کنم. همیشه این فکر در ذهنم بوده است که شاعران جوان بسیاری هستند که مستعدند و آثار خوبی دارند، ولی به دلیل این‌که امکانات در اختیارشان نبوده، با اصحاب رسانه آشنایی و به ان‌ها دسترسی نداشته‌اند، کارهای‌شان را نتوانسته‌اند عرضه کنند. و از این نظر همیشه این غبن برای اهالی ادبیات است که از آثار این شاعران محروم می‌شوند و هم این حسرت برای این شاعران که با اصحاب رسانه در ارتباط نیستند، باقی می‌ماند و نمی‌توانند آن‌طور که باید، کارهای‌شان را در عرصه ادبیات عرضه کنند و نشان بدهند که «ما هم هستیم».

او در ادامه بیان کرد: من اعتقادم بر این است هنرمند وقتی اثری ارائه می‌دهد حرفش بر این است که «من هم هستم»، «من هم زنده هستم»، «من هم جریان فکری دارم» و «دوست دارم جریان فکری‌ام را در اختیار عامه بگذارم» و وقتی با اصحاب رسانه در ارتباط نیست، همیشه این اندوه و نگرانی با اوست. من در سال‌هایی که به مطبوعات و روزنامه‌ها دسترسی داشتم و مسئولیت اداره صفحات ادبیات و شعر را برعهده داشتم، همیشه دست جوان‌ترها و بخصوص کسانی را که در شهرستان‌ها و شهرهای دور بودند و آثاری داشتند که ارزش مطرح شدن داشت، می‌گرفتم.

علیرضا طبایی سپس با اشاره به «خاصه‌خرجی» برخی رسانه‌ها در مطرح کردن شاعران اظهار کرد: متاسفانه این موضوع از گذشته بوده و حالا هم به صورت بسیار تلخ‌تری ادامه دارد. کسانی که در راس و مسئولان تاثیرگذار رسانه‌های ادبی و هنری و به طور کل رسانه‌ها هستند، خاصه‌خرجی می‌کنند؛ یعنی با کسانی که دوست و در ارتباط هستند، یا برای‌شان منفعتی دارد برای این‌که بده بستانی شکل بگیرد و بهره‌ای ببرند به آن‌ها بیشتر بها می‌دهند و اعتبار می‌بخشند و مطرح‌شان می‌کنند و متاسفانه سر کسانی که راه به جایی ندارند و با رسانه‌ها آشنایی ندارند، بی‌کلاه می‌ماند. متاسفانه همیشه این غبن برای اصحاب ادب و دوستداران ادب می‌ماند که چرا نباید در رسانه‌ها کسانی باشند که بخواهند ادبیات و هنر ما را اعتلا ببخشند و با دیده سوداگری به این کار نگاه نکنند.

شاعر مجموعه «شاید گناه از عینک من باشد» همچنین گفت: من معتقدم برای این‌که ادبیات و هنر اعتلا پیدا کند، کسانی که شایسته هستند باید آثارشان عرضه شود و به آثار آن‌ها و به کیفیت، والایی و اعتبار کارشان توجه شود نه به خاطر منافعی که ممکن است به دیگران برسد و براساس بده بستان‌های محفلی، دوستانه و …! در حالی‌که این نوع نگاه خیلی کمرنگ شده و کمتر کسانی را می‌بینید که از روی علاقه و دلسوزی برای ادبیات، شاعران را مطرح کنند. بیشتر سراغ کسانی می‌روند که بعضا اگر خانم باشند، استفاده‌های آن‌چنانی ببرند و اگر آقا باشند در جایی منفعتی به‌شان برساند و بده بستانی تلخ بر این روند حاکم است که به نظر من شیوه نادرستی است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

18 + 14 =