کد خبر : 172413
تاریخ انتشار : یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۰
-

سقوط جاویدان

سقوط جاویدان

به گزارش قائم آنلاین، روزنامه اعتماد نوشت: عصر روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷، چند روز بعد از قطعنامه ۵۹۸، درست زمانی که همه تصور می‌کردند قرار است صدای آژیر قرمز و فروریختن آوار برای‌شان به خاطره‌ای بدل شود، به ساکنان قرارگاه اشرف و سایر اردوگاه‌ها ابلاغ شد همه برای سخنرانی مسعود رجوی گردهم آیند. «کارهای

به گزارش قائم آنلاین، روزنامه اعتماد نوشت: عصر روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷، چند روز بعد از قطعنامه ۵۹۸، درست زمانی که همه تصور می‌کردند قرار است صدای آژیر قرمز و فروریختن آوار برای‌شان به خاطره‌ای بدل شود، به ساکنان قرارگاه اشرف و سایر اردوگاه‌ها ابلاغ شد همه برای سخنرانی مسعود رجوی گردهم آیند. «کارهای بزرگ در پیش داریم. مگر ما نگفته بودیم که «اول مهران، بعدا تهران؟» دیگر وقت آن رسیده است که به ایران برویم. طرح عملیات بزرگی را کشیده‌ایم که درنهایت منجر به فتح تهران و سقوط رژیم می‌شود. البته این دفعه احتیاج به ماکت و کالک منطقه‌ای نداشتیم، چون این‌ بار قرار است به تهران برویم. البته نام آن را با عنایت به نام پیامبر اسلام (ص) «فروغ جاویدان» گذارده‌ایم و عملیات را به اسم امام حسین (ع) آغاز خواهیم کرد، چون این‌ بار احتیاج به ماکت نداشتیم، گفتیم چه ضرورتی دارد؟ خود نقشه ایران را بیاورید! [با چوبه دستی از سمت چپ نقشه قصرشیرین، باختران و تهران را نشان می‌دهد] و مسعود رجوی در سخنرانی طولانی شب ۳۱ تیر ماه به اعضای سازمان این‌گونه خبر داد؛ خبر از عملیاتی که ۴۸ ساعته به «فتح تهران» ختم می‌شود تا همان‌ طور که مسعود رجوی می‌خواهد «بعد از ورود به تهران تا ۴۸ ساعت هر کاری خواستند بکنند و هر کسی را که خواستند، بکشند تا این که فرمان عفو عمومی بدهد.»

این جلسه البته با حرف‌های «مسعود و مریم» ختم نشد بلکه در پایان سخنرانی رجوی رو به حضار کرد و گفت: «آیا ما دیوانه نیستیم که می‌خواهیم چنین کاری بکنیم؟ آیا به نظر شما چنین کاری شدنی است و آیا احمقانه نیست؟ اگر کسی مخالفتی دارد بیاید و صحبت کند و کسی هم حق ندارد با او مخالفت کند.» البته که مخالفت‌هایی صورت گرفت اما سازمان همیشه راهی برای اقناع داشت.

در حالی که عراق از جبهه جنوب و از چند روز پیش عملیاتی را آغاز کرده ‌بود تا نیروهای نظامی ایران را در خرمشهر و اهواز سرگرم کند؛ صبح روز دوشنبه، سوم مرداد ۱۳۶۷ ۲۵ تیپ یعنی حدود ۵ هزار نفر، چیزی حدود ۴۰۰ نفربر برزیلی زره‌پوش‌های چرخ‌دار روسی و فرانسوی، هزاران قبضه تیربار و کلاشنیکف، ۱۵۰ قبضه خمپاره و… با پشتیبانی جنگنده‌های «میگ ۲۳» و «میراژ اف-یک» راهی مرز خسروی شدند تا بزرگ‌ترین تحرک نظامی سازمان مجاهدین خلق را با کمک پدر معنوی‌شان صدام در برابر جمهوری اسلامی محقق کنند. درست همان زمان که آیت‌الله هاشمی‌ رفسنجانی، فرمانده جنگ در خاطراتش می‌نویسد: «ناگهان خبر رسید که عراق از تنگه پاتاق گذشته و به طرف کرند پیش می‌رود و سپس اعلان شد که نیروهای منافقین‌اند. اندکی بعد خبر رسید که نزدیک اسلام‌آباد رسیده‌اند و درگیرند. شب آقای دانش‌راد خبر داد که عوامل نفوذی منافقین در اسلام‌آباد جنگ روانی راه انداخته و مردم و نیروها را مضطرب کرده‌اند. خبرها ضد و نقیض است. بعضی می‌گویند با تانک و نفربر به اسلام‌آباد رسیده‌اند و برخی می‌گویند عوامل نفوذی آنها هستند.»

حوالی ساعت ۷ بعدازظهر همان روز تانک‌های مجاهدین با آرم‌های عراقی وارد «کرند» شدند و تا شب توانستند اسلام‌آباد را تسخیر کنند. فردای آن روز نیز حرکت به سمت کرمانشاه هر چند به کندی اما آغاز شد، مجاهدین خلق خیال‌شان از بابت نقشه‌ای که کشیده ‌بودند راحت بود و می‌دانستند که نیروی هوایی عراق، پایگاه شهید نوژه و پایگاه هوایی تبریز را در راستای پشتیبانی هر سه ساعت بمباران می‌کنند.

از سویی تشخیص «دشمن» به دلیل برخی همراهی‌های داخلی در این عملیات سخت شده ‌بود؛ چه آن که صیاد شیرازی نیز روایت کرده‌ «شبانه راهی کرمانشاه شدیم. نمی‌دانستیم دشمن کیست؛ پاسداری را دیدیم که از اسلام‌آباد می‌آمد؛ گفت منافقین در شهر هستند.» با این حال فراغ بال و امید به پیروزی برای مجاهدین زمان زیادی به طول نینجامید.

در نهایت نیروهای سازمان در چند کیلومتری کرمانشاه در تنگه چهارزبر با نیروهای ارتش و سپاه درگیر شدند. این درگیری تا چهارم مرداد ادامه یافت اما روز پنجم مرداد برای مجاهدین خلق شکلی دیگر از آنچه تصور می‌کردند، رقم خورد. ۴۸ ساعت پیش‌بینی شده‌ آنها به اتمام رسیده بود که درگیری به نقطه اوج رسید. پنجم مرداد، هوانیروز ارتش به فرماندهی شهید صیاد شیرازی در چهار محور چهارزبر، جاده قلاجه، جاده اسلام‌آباد-پلدختر با رمز «یا علی‌بن‌ابی‌طالب» عملیات آنها که خود را «ارتش آزادیبخش» نام نهاده ‌بودند به «سقوط جاویدان» مبدل کرد. حوالی ساعت ۳ بامداد درست زمانی که نیروهای ارتش آزادیبخش زیر آتش جنگنده‌های اف۴ بودند، ۳ هلی‌کوپتر به زمین نشست و مسعود و مریم رجوی و برخی دیگر از فرماندهان این عملیات را بازگرداندند.

بعد از این عملیات سازمان مجاهدین خلق با این که در نظر داشتند «عملیات فروغ جاویدان۲» را محقق کنند اما هرگز نتوانستند عملیاتی به وسعت و با پشتیبانی‌های لازم همچون فروغ جاویدان رقم بزنند.»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دو × یک =