کد خبر : 168052
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰
-

شهید حسن ترک: فرزندانتان را با قرآن و جلسات مذهبی آشنا کنید

شهید حسن ترک: فرزندانتان را با قرآن و جلسات مذهبی آشنا کنید

به گزارش قائم آنلاین، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. می‌خواهیم هر

به گزارش قائم آنلاین، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید حسن ترک

شهید حسن ترک در تاریخ  ۱۲ مهر ۱۳۴۱ در تهران به دنیا آمد. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه شد. شهید ترک در عملیات مسلم بن عقیل فرمانده گردان کمیل بود. وی همچنین در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک با سمت دستیار محور حضور یافت که پس از سه روز مجاهدت، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به فَک و کتفش مجروح شد.

شهید ترک در عملیات والفجر پنج در چنگوله مسئول محور بود. وی سرانجام ۱۲ اسفند ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت در حالی که مسئولیت طرح و عملیات تیپ انصارالحسین (ع) را بر عهده داشت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. اکنون پیکر پاکش در گلزار شهدای شهر همدان آرام گرفته است.

آنچه می‌خوانیم بخشی از وصیت‌نامه این شهید است:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

«برادران و خواهران! توصیه شدید می‌کنم به شما در تربیت نسل خردسال و نوجوان زیرا که تضمین آینده اسلام است.

این غنچه‌های نشکفته را دریابید و شما هستید که از این افراد می‌توانید بزرگان فردا را بسازید از این زمینه‌های مناسب برای رشد که شکل نگرفته استفاده کنیم و طبق احکام خدا شکل دهیم.

پدران و مادران در آشنایی فرزندانشان با قرآن و جلسات و برنامه‌های مذهبی بکوشند و تشویقشان کنند.

 و اما پدر و مادر گرامیم امیدوارم که در این مدتی که در خدمت شما بوده‌ام از من راضی باشید هر چند در لحظات آخر فرصت خداحافظی نبود ولی وعده ملاقات ان شاء‌الله با روی گشاده و خندان نزد زهرا (س) و پیامبر خدا (ص) در کنار حوض کوثر.»

از یادداشت‌های شهید:

« من یک عیب اساسی دارم و آن این که هدفم همیشه مقطعی است. این طور نمی شود! باید جدی فکر کنم . هدفم را باید تعریف کنم . حداقل برای خودم!» …« هدفم را انتخاب کردم. شهادت بزرگترین آرزو و مهم‌ترین هدف من است. »

« امروز دروغ نگفتم ، غیبت نکردم ، اما عصبانی شدم . مخصوصا” در انجمن موقع در آوردن کتم عصبانیت را نشان دادم. چقدر بد شد! باید از بچه ها حلالیت بخواهم . »

« به هنگام طلوع و غروب خورشید که آسمان رنگ خون می‌گیرد به یاد شهدا باشید.»

مادر شهید حسن ترک در مورد فرزندش می‌گوید:
خیلی دوستش داشتم . همه اهل خانه دوستش داشتند. همه از قول من به او می‌گفتند داداش حسن! هر وقت که به جبهه می‌رفت از زیر قرآن ردش می‌کردم و می‌نشستم برایش دعا می‌خواندم. از خدا می‌خواستم بچه‌ام را سالم نگه دارد. یک بار که به مرخصی آمد گفتم: « حسن جان ! شب و روزم شده دعا کردن برای سلامتی‌ات.»

لبخند زد. مثل همیشه ملیح و نمکین. سرش را پایین انداخت و گفت:« پس مامان جان همه‌اش زیر سر شماست. چند بار می‌خواستم شهید شوم اما نشدم» خیلی عجیب بود، سرش را که بالا گرفت، چشم‌هایش نمناک بود. صدایش می‌لرزید. گفت: « مامان جان از این پسرت بگذر! دعا کن شهید شوم. تو راضی شوی برگه عبورم را می‌دهند! دعا کن به آرزویم برسم!»

داشت به من التماس می‌کرد. بغض کردم! فهمید ناراحت شدم. خواست از دلم در بیاورد. نگاه کرد توی چشم‌هایم و با خنده گفت: « اگر زحمتی نیست، دعا کن اسیر نشوم!»

دیگر برای سلامتی‌اش دعا نکردم. انگار از ته دل راضی شده بودم. راضی به رضای خد ! پسرم بود؛ جگر گوشه‌ام؛ پارۀ تنم، اما هر وقت می‌خواستم دعایش کنم یاد لحن صدایش می‌افتادم و تصویر چشم‌های نمناکش می‌نشست توی خانۀ چشم‌هایم. آن وقت زیر لب می‌گفتم: « خدایا ! بچه‌ام به اسارت عراقی‌ها در نیاید!»

آن روز سه‌شنبه بود. آمدند و گفتند چهارشنبه مراسم شهید برگزار می‌شود، بروید فرزند شهیدتان را ببینید. من که برای حسن می‌مُردم، خدایی بود که سکته نکردم. ما را بردند بالای سر حسن. با همان لباس پاسداری‌اش خوابیده بود. صورتش سرخ و سفید بود. نمی‌دانم چطور شد تا دیدمش گفتم: « حسن جان! خوش به حالت مادرجان! به آرزویت رسیدی؟! مبارکت باشد.»

برادر شهید سردار حسن ترک نیز در مورد برادرش می‌گوید: رابطه این شهید با پدرم به قدری صمیمی بود که پدرم وی را برادر خطاب می‌کرد.
نماز شب‌های این شهید و ناله‌های سوزناک و مناجات‌های شبانه ایشان نشان از عشق وی به نماز بود.
اثر اخلاقی و تربیتی وی بر روی افراد حاضر در جلسات قران به حدی بود که ۱۴ نفر از شاگردان وی به درجه رفیق شهادت رسیدند.

تا زمان شهادت خانواده از پست سازمانی وی خبر نداشتند، با توجه به اینکه در مجلس ترحیم این شهید بر روی پرده‌های تسلیت سمت فرمانده طرح و عملیات سپاه همدان نگاشته شده بود همه اعضای خانواده بر این باور بودند که سمت وی اشتباه بر روی پرده نوشته شده است.

شهید ترک در لشکر به عارف سپاه معروف بود که این امر بیانگر دائم‌العبادت بودن این رزمنده دفاع مقدس است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

بیست − 20 =