کد خبر : 129137
تاریخ انتشار : جمعه ۲۳ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
-

سرمایه‌های موسیقی باید حفظ شوند

سرمایه‌های موسیقی باید حفظ شوند

به گزارش قائم آنلاین، حالا با چنین مقدمه ای پس از آرام شدن نسبی فضا، قرار است چند کلمه‌ای درباره یک خواننده به بحث بنشینیم. نه اینکه آن خواننده تافته ای جدای از جامعه است نه! بلکه این مرقومه به این دلیل مکتوب شده که او یکی از سرمایه‌های موسیقی این کشور است. سالار عقیلی.

به گزارش قائم آنلاین، حالا با چنین مقدمه ای پس از آرام شدن نسبی فضا، قرار است چند کلمه‌ای درباره یک خواننده به بحث بنشینیم. نه اینکه آن خواننده تافته ای جدای از جامعه است نه! بلکه این مرقومه به این دلیل مکتوب شده که او یکی از سرمایه‌های موسیقی این کشور است. سالار عقیلی. خواننده ای که بخش زیادی از عمر خود را صرف خواندن از عشق کرده و صرف همدلی با مردم این دیار! خواننده ای که بخشی از مردم صدای او را برای روزها و شب های تنهایی و عاشقی و دل تنگی پذیرفته اند.

همین چندی پیش بود که به برنامه فرمول یک دعوت شد. از همان ابتدا مشخص بود، آن شب، شب سالار عقیلی نیست. یک چیزی به نظر، درست نمی‌رسید. بعد از آن شب هم رخدادهایی دومینو وار، فضای مجازی را علیه او شوراند. گروهی به این سرمایه ملی، سنگ زدند و معلوم نیست چه لذتی است در سنگ زدن به انسان های رونده که دشمنان سکون اند اما در این سال ها این سنگ زدن ها نخستین بار نبوده و آخرین بار هم نخواهد بود.

سالار خودش در جمعی خصوصی این را توضیح داده بود که: «از مدتی قبل عوامل برنامه «فرمول یک» درخواست کردند برای روز تولدم در خدمت مردم ایران باشم. همیشه گفته ام برای خدمت به این مردم حاضر بوده ام و این بار نیز پذیرفتم چرا که همیشه دوست داشته ام شادکامی و وقت خوش سهم آنهایی باشد که مرا پذیرفته اند و کم نگذاشته اند در این مسیر.»

مطابق اطلاعات موجود قبل از روز موعود و حضور او دربرنامه، پایش شکسته اما طبق آشنایی‌ای که با او داریم بر سر عهدی که با مردم بسته است، مانده و با سختی بسیار خودش را به جام جم رسانده و به استودیو می رود. پیش روی مجری می نشیند و همچون همیشه همراه مردم میشود. بعدتر اما از شواهد چنین بر می‌آمد که انگار دوستان برنامه مذکور یا نمی دانند چه شیوه ای برای برنامه سازی برگزینند یا قصدشان ناراحتی مردم بوده است.

سوالات مطرح شدند مشخص بود از خواننده آواز ایرانی سوالاتی می پرسند که به موسیقی کلاسیک مربوط می شد، مثل اینکه از جراح چیره دست مغز درباره شیوه های نوین جراحی بینی بپرسند و از جوان درس خوانده ای که قصد وکالت دارد سوالی درباره فلان قانون متروکی که بعضی از وکلای کارآزموده هم پاسخش را نمی دانند.

اینکه پاسخ به آن سوالات چه بوده اهمیتی ندارد اما برداشت نگارنده این است، انگار مجری می خواست نشان دهد در هماوردی با خواننده ای محبوب دستی بالا دارد. او اصلا نمی دانست سالار عقیلی آن شب را تا رسیدن به استودیو چطور گذرانده است. مردم هم نمی دانستند. مجری سنگی را در چاه انداخته بود که حالا دیگر هزار عاقل هم توان بیرون آوردن آن را نداشتند. او سنگی پرانده بود که از چله کمان خارج شده و به دست خوش نشین های فضای مجازی افتاده بود. اما به نظر می رسید عقیلی این بار هم صبر کرده است. صبر به خاطر مردمی که با او خاطره دارند. با صدایش. صبر چون مردم به نظاره نشسته بودند.

این چند سطر نه به خاطر سالار عقیلی است و نه به خاطر آشنایی و دوستی. به خاطر سرمایه ای است که باید از آن حراست شود. باید از او حراست شود نه به این دلیل که ما او را دوست داریم یا نداریم بلکه به این دلیل که او برای مردم خاطرات خوشی را رقم زده و حالا جزوی از زندگی آنهاست. او سرمایه موسیقی ماست.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

چهار × یک =