کد خبر : 128568
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
-

چرا براي قلوب قفل شده، كليدي تعبيه نشده؟

چرا براي قلوب قفل شده، كليدي تعبيه نشده؟

به گزارش قائم آنلاین، اگر كسى راه خود را در ظلمات گم مى‏ كند يا چراغى به دست ندارد و يا چشمش نابينا است. صد البته اگر هم چراغ باشد و هم چشم بينا، يافتن راه در هر نقطه اي آسان است. به تعبير آيه قرآن عامل بيچارگى يكى از دو چيز است: يا در

به گزارش قائم آنلاین، اگر كسى راه خود را در ظلمات گم مى‏ كند يا چراغى به دست ندارد و يا چشمش نابينا است. صد البته اگر هم چراغ باشد و هم چشم بينا، يافتن راه در هر نقطه اي آسان است. به تعبير آيه قرآن عامل بيچارگى يكى از دو چيز است: يا در قرآن – اين برنامه هدايت الهى و اين نسخه كامل شفابخش- تدبر نمى‏ كنند، و يا اگر تدبر مى‏ كنند بر اثر هواپرستى و اعمالى كه از قبل انجام داده ‏اند قفلها بر دلهاى آنها است، به گونه ‏اى كه هيچ حقيقتى در آن نفوذ نمى‏ كند.

«اقفال» جمع «قفل» در اصل از ماده «قفول» به معنى بازگشت كردن يا «قفيل» به معنى اشياء خشك است؛ از آنجا كه وقتى در را ببندند و بر آن قفل زنند هر كس بيايد از آنجا بازمى‏ گردد و همانند موجود خشك و صلب چيزى در آن نفوذ نمى‏ كند اين كلمه به اين ابزار مخصوص گفته شده است. از اين رو امام صادق (ع) در تفسير آيه فوق فرموده اند:

«ان لك قلبا و مسامع، و ان اللَّه اذا اراد ان يهدى عبدا فتح مسامع قلبه، و اذا اراد به غير ذلك ختم مسامع قلبه، فلا يصلح ابدا و هو قول اللَّه عز و جل: أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها» : «براى تو قلبى است و گوش هايى كه (راه نفوذ در آن است) و خداوند هر گاه بخواهد بنده ‏اى را (بخاطر تقوايش) هدايت كند، گوش هاى قلب او را مى ‏گشايد، و هنگامى كه غير از اين بخواهد بر گوش هاى قلبش مهر مى ‏نهد، به گونه ‏اى كه هرگز اصلاح نخواهد شد، و اين معنى سخن خداوند است” أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها»[۱].

در نهايت مي دانيم اضلال و گمراهي ابتدايي بر خداوند محال است، يعني خداوند هيچ كس را گمراه نمي كند. اما وقتي فردي خود بر مسير روح و جان خويش، سد مي زند تا مانع رسيدن مفتاح و نور الهي شود، هر چه بيشتر پيش رود خود را بيشتر در تاريكي غرق خواهد يافت. از اين رو در اينجا اضلال به عنوان كيفر و مجازات گناهان، نه تنها محال نيست و دليلي بر امتناع آن وجود ندارد، بلكه قرآن مجيد در موارد بسياري آن را اثبات نموده است.

پي نوشت:
[۱] نورالثقلين، ج۵، ص۴۱٫

تفسير نمونه، ج‏۲۱، ص ۴۷۰-۴۶۷٫

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

7 + 5 =