کد خبر : 107999
تاریخ انتشار : پنج شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۰
-

جنایتی که در حق خود، طبیعت و حیوانات مرتکب می شویم

جنایتی که در حق خود، طبیعت و حیوانات مرتکب می شویم

به گزارش قائم آنلاین، مسائل زیادی است که رسانه های شرکتی به همان شیوه استاندارد کج و معوج و دستکاری کننده خودشان به آنها می پردازند. در واقع زمانی می رسد که بیشتر این مسائل، از شهرتی درخشان و یک ساعته در جعبه کنترل ذهن برخوردار خواهند شد. با این حال موضوعاتی هستند که پرداختن

به گزارش قائم آنلاین، مسائل زیادی است که رسانه های شرکتی به همان شیوه استاندارد کج و معوج و دستکاری کننده خودشان به آنها می پردازند. در واقع زمانی می رسد که بیشتر این مسائل، از شهرتی درخشان و یک ساعته در جعبه کنترل ذهن برخوردار خواهند شد. با این حال موضوعاتی هستند که پرداختن به آنها در کانال های خبری جریان اصلی ممنوع است.

دست بر اتفاق یکی از این مسائل، عامل شماره یک تغییرات آب و هوایی ساخته دست انسان و عامل اصلی بیماری، ناخوشی، شکنجه و نابودی زیست محیطی در آمریکا و گوشه و کنار جهان است. این موضوع چنان نگران کننده است که رسانه های شرکتی تمام تلاششان را می کنند تا از پرداختن به آن اجتناب کنند.
این موضوع دامپروری صنعتی است؛ پرورش حیواناتی که اکثر ما آنها را می خوریم.
ولی برخلاف رسانه ها من می خواهم به این موضوع بپردازم، به خصوص به این دلیل که مسئله ای به شدت مهم و مغرضانه است. من از مزیت انجام کارهایی بهره مندم که اصلا خوشایند شبکه های تبلیغات شرکتی نیست. اما فکر می کنم بهتر است اول تاریخچه ای جمع و جور از دنیا به دست بدهم:
۱٫انسان متوجه شد که می تواند حیوان را بخورد.
۲٫انسان حیوان را گرفت و پخت.
۳٫انسان کم کم یاد گرفت که قبل از خوردن حیوان به او جا و مکان دهد تا بتواند هر وقت که خواست به این منبع غذایی دسترسی داشته باشد؛ به این می گویند «فست فود» قبل از پیدایش اتومبیل.
۴٫انسان متوجه شد که دوست دارد هر بار این حیوان مزه متفاوتی داشته باشد، برای همین گاه کمی از آن را سرخ می کرد یا ازگوشت آن داخل سالاد، پاستا، سوپ، شکلات و در واقع «همه چیز» می ریخت.
۵٫برای برآوردن  تقاضای موجود، انسان کم کم حیوانات را در قفس های کوچک و کوچک تری نگه داری کرد، تا جایی که میلیون ها حیوان را  در فضایی تنگ و فشرده روی هم ریخت تا زندگی کنند؛ زندگی ای که به شکل تهوع آوری غیراخلاقی است.
۶٫انسان به هر کسی که به این طرز رفتار وحشتناک از حیوانات اعتراضی می کرد، انگ «بدکاره» می زد.
۷٫در نقطه ای ما متوجه شدیم که تکامل نمی تواند همیشه در یک خط مستقیم حرکت کند. گاهی اوقات منشعب می شود و از سرزمین «این دیگر چه نکبتی است» سردر می آورد.
ولی قرار نیست که مقاله دراین باره باشد که چگونه دامپروری صنعتی بزرگ ترین عامل انتشار گازهای گلخانه ای (یا عامل شماره ۲ آن) است.
یا چگونه این کار مستلزم استفاده از بیشتر از ۱۹۰ میلیارد گالون آب درهر روز است. بله در هر روز.
یا چگونه این کار تا ۵۵ درصد آب شیرین ما را به مصرف خود می رساند، در مقایسه با تنها ۵ درصدی که در خانه های ما استفاده می شود.
یا این واقعیت که بر اساس «بازنگری قوانین زیست محیطی جرج تاون»، این ها حقایقی هستند که با آنها مواجه ایم: «مناطق اقیانوسی مرده. کاهش ماهیگیری. انقراض گونه ها. جنگل زدایی. گرسنگی جهانی. نا امنی غذایی. امراض قلبی. چاقی. دیابت.» در مرکز تمام این مشکلات یک موضوع قرار دارد؛ تقاضا  و اتکای ما بر مصرف فرآورده های حیوانی.
یا اینکه چگونه این کار مرداب هایی تولید می کند با میلیون ها تن مدفوع که مثلا در کارولینای شمالی، قانونگذار مجبور است از نظر قانونی مطمئن شود که این ماده وارد هوا نمی شود و روی مردم شهرهای نزدیک را با لایه ای از آن نمی پوشاند.
بگذارید با مرغ ها شروع کنیم که اکثر تخم مرغ های ما از آنها به دست می آید. همانطور که اینترسپت گزارش داده، «نزدیک به ۲۸۰ میلیون مرغ تخمگذار در ایالات متحده  در قفس هایی که جریان برق ضعیف در میله هایشان جریان دارد محصور شده اند، جوری که حتی مانع از آن می شود که این پرنده ها بتوانند بال هایشان را به هم بزنند.» مساحتی که این مرغ ها برای زندگی در اختیار دارند که کل زندگی شان را در آن سرکنند، کمتر از سطح یک آی پد است (البته گمان نمی کنم که این باعث شود آنها هم شبیه انسان ها شوند، چون هم اکنون ما نیز کل زندگی مان را در سطح یک آی پد سپری می کنیم.) نکته این است، دفعه بعدی که دنبال یک فیلم ترسناک خوب بودید- فیلمی که حسابی بترساندتان- چند تا بسته پف فیل بخرید، کنار نامزدتان بنشینید و ویدئوهایی افشاگرانه ای را تماشا کنید که از دامپروری صنعتی در اینترنت  منتشر شده است.
بعد از آنکه ویدئوهایی از این مزارع شکنجه دسته جمعی حیوانات در یوتیوپ شروع به دست به دست شدن کرد، آمریکاییان واکنش عجیبی از خود نشان دادند؛ آنها دیگر نخواستند گوشت قهوه ای بدطعمی را بخورند که از دام های کوچولوی خلیج گوآنتانامو به دست می آمد. بعد شرکت های دامپروری شکنجه گر دقیقا همان کاری را کردند که حتما شما هم فکر می کنید باید می کردند؛ یعنی دقیقا وحشتناک ترین کاری که از دستشان ساخته بود.
آنها قوانینی را تصویب کردند که فیلمبرداری از مزارع صنعتی را جرم تلقی می کرد (به این دلیل که وقتی چیزی از نظر اخلاقی نکوهیده است، کتک زدن و دستگیر کردن یارو فیلمبردار معمولا مشکل را حل می کند.) اما این کار جواب نداد، چون ویدئوها هنوز هم به بیرون درز می کردند. بنابراین اکنون احمق های شرکتی گام بعدی را برداشتند؛ در برخی ایالت ها لابی گران صنعت ماکیان در تلاشند تا به زور قانونی را به تصویب برسانند که فروشگاه ها را ملزم می کند فرآورده های آنها را نیز خریداری کنند.
دو ماه پیش نمایندگان مجلس از آیوا یکصدا لایحه ای را به تصویب رساندند که می گوید: «اگر یک مغازه خواربار فروشی محموله ای از تخم مرغ های خاص را برای خرده فروشی حمل می کند، باید محموله ای از تخم مرغ های متعارف را هم حمل کند (یعنی تخم مرغ هایی که تخم مرغ خاص قلمداد نمی شوند).»
این مسئله سئوالی را مطرح می کند: «تخم مرغ خاص چیست؟ خب تخم مرغ خاص به تخم مرغ هایی گفته می شود که از طریق شکنجه های قرون وسطایی مخوف از مرغ ها به دست نمی آید. پس تخم مرغ خاص اساسا به معنای تخم مرغ به دست آمده از مرغ هایی است که در مرتع آزاد هستند. ولی آیا نباید آنها را تخم مرغ عادی می نامیدند؟ تخم مرغ هایی که از مرغی به دست می آیند که برای خودش وسط یک مزرعه ایستاده نباید تخم مرغ «متعارف» نامیده می شد؟ و بعد بقیه تخم مرغ ها نباید گفته می شد «تخم مرغ های لعنتی، شما دیگر چه موجودات بیماری هستید»؟
به هرحال این قانون مغازه ها را وادار می کند تخم مرغ هایی را بفروشند که از نظر مصرف کنندگانشان محصولاتی مشمئز کننده اند.
به هر حال رسانه های جریان اصلی اشاره ای به نحوه شنیع تولید گوشت و تخم مرغ ما اشاره ای نمی کنند و اشاره نمی کنند که سازمان بهداشت جهانی، مصرف گوشت های فرآوری شده را عامل سرطان، فشار خون و امراض قلبی می داند.
خوردن مصرف گوشت تولید شده از طریق شکنجه حتی برای اکثر کسانی که این کار را می کنند قابل فهم نیست. اگر پرنده ای را به ما نشان دهند که در یک گودال نفت گرفتار شده، بیشتر ما دلمان می خواهد آن را نجات دهیم.
اما به دلایلی اگر  همین پرنده در برکه ای از سس باربیکیو گرفتار شده باشد که از یک تانکر واژگون شده ریخته، ما با آن مشکلی نخواهیم داشت. خیلی هم به هیجان می آییم و آن را یک مصیبت خوشمزه اعلام می کنیم.
هیچ منطقی در تداوم سیری ناپذیر رفتاری که ما را هم در کوتاه مدت و هم دراز مدت به کشتن می دهد، وجود ندارد و این به دیگر دیدگاه های ما نسبت به حیوانات نیز ربطی ندارد. ما قوانینی علیه سوء استفاده از حیوانات داریم؛ تا وقتی که طرف یک حیوان باشد، به طور اجتماعی جوری مهندسی شده ایم  که از آن حفاظت کنیم. اگر ببینید یکی در ملا عام به یک سگ شکاری سیلی می زند، جوری خودتان را وسط می اندازید که انگار یک مامور مخفی هستید که می خواهید از اصابت گلوله به رئیس جمهور جلوگیری کنید. اما اگر جای این سگ را با یک مثلا بره عوض کنید، آن وقت همه ما فکر می کنیم «چه کباب بریانی می شود از آن درست کرد! به نظرت حالا چه جور سسی باید رویش ریخت؟»
مصرف غیرمنطقی و غیراخلاقی گوشت از سوی ما سیاره مان را به کشتن خواهد داد، آینده مان را به کشتن خواهد داد و احتمالا خانواده تان را به کشتن خواهد داد. و یکی باید بگوید که این کار، یعنی انباشتن بدنتان با لاشه های شکنجه دیده موجوداتی که مورد رفتاری غیرانسانی قرار گرفته اند، احتمالا برای سلامتی تان، برای انرژی تان، برای نیروی حیاتی تان خیلی خوب نیست. آیا واقعا می خواهید بدنتان به انبانی تبدیل شود که از گاوها و گوسفندان کتک خورده و مورد بدرفتاری قرار گرفته پر شده؟
می دانم که نباید دست از خوردن گوشت بردارید. می دانم که کار سختی است. اما فقط از میزان گوشتی که هر ماه مصرف می کنید کمی کم کنید. یا کاری کنید که من می کنم؛ من فقط از گوشتی می خورم که به دست آوردنش سخت است. یعنی گونه های در معرض خطر. همین!
نویسنده: لی کمپ (Lee Cam)  هنرمند استند آپ کمدی آمریکایی، نویسنده، بازیگر و فعال زیست محیطی آمریکایی
منبع: yon.ir/COqw6

انتهای پیام.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

چهارده − 1 =