وی ادامه داد: این پلنگ ابتدا صورت و سر من را مجروح کرد و با دستان و دندانش رها نمیکرد و من تلاش میکردم با دستانم به گلوی این پلنگ فشار وارد کنم شاید مرا رها کند که پس از رها کردن سر من، دستان من را به شدت مجروح کرد.
این جوان روستایی اهل روستای جعفرآباد گرگان گفت: بعد از چند لحظه من را رها کرد و پس از آنکه سه متر از من فاصله گرفت بدون آنکه متوجه بهشم به کدام سمت میروم از محل فرار کردم و دیگر چیزی متوجه نشدم و ناگهان متوجه شدم که در بیمارستان قرار دارم.
«جواد» گفت: سه قلاده سگ داشتم که هر سه زنجیر زده بودند و متاسفانه پلنگ یکی از سگها را هم دریده بود و او را از پای درآورد و این پلنگ بسیار درشت حداقل یک متر قد و جسه بسیار بزرگی داشت
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0