کد خبر : 10213
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۸:۴۶
-

این یک اخطار جدی است شوخی نگیرید!

زمانی نه خیلی دور دور، یعنی همین بچگی های خودمان؛ وقتی هنوز دوران ابتدایی یا شاید هم اوایل راهنمایی را پشت سر می گذاشتیم تلفن ثابت وسیله ای لوکس بود که برخورداری آن در خانه ها نوعی کلاس هم محسوب می شد احتمالا!

آن سالها مزاحمتهای تلفنی مرسوم بود. چون پیشرفت علم به ما نرسیده بود و اصولا دستگاه تلفن صفحه نمایشگری نداشت که شماره ای روی آن ثبت شود.

بعدش که علم پیشرفت کرد دستگاه های کوچکی آمد که به تلفن وصل می شد و از طریق آن می شد شماره کسی که زنگ زده را فهمید.

بعدترش که علم پیشرفته تر شد خود دستگاه های تلفن، صفحه نمایشگر داشتند و دیگر نیازی به دستگاه مکمل نبود.
بعد از آن که باز هم علم هی پیشرفت می کرد موبایل یا همان تلفن همراه وارد ماجرا شد.

سالهای ابتدایی ورود موبایل، این وسیله ارتباطی به کالایی لوکس در بین ایرانیان تبدیل شد و به دست گرفتن آن در کوچه و خیابان نمادی از پولداری و کلاس بالا.

یادش بخیر دستگاهای تلفن همراهی که تقریبا اندازه ای برابر گوشی تلفن های ثابت داشتند برای خودشان بروبیایی داشتند.

این یک اخطار جدی است شوخی نگیرید! طرح:مهیار چاره جو. خط خطی

خیلی ها بر اساس نیاز-حالا نیاز کاری یا نیاز روحی و…- شده قسطی و با قیمت بالایی هم آن را می خریدند و با آن عشق می کردند؛ “نگاه کن طرف موبایل داره…!”

بعدش که علم پیشرفته تر شد “مسیج” یا همان پیامک هم آمد؛ خیلی ذوق مرگ می شدیم که مثلا برای دوستمان تایپ می کردیم :”سلام فلانی خوبی” و او هم سریع تایپ می کرد و جواب می داد:” ممنون خوبم” و برایمان ارسال می شد و کلا داستانی بود این ارسال پیامک در سالهای ورودش به کشور.

روزها و سالها گذشت موبایل هم همگانی شد. شرکتهای بزرگ تلفن همراه آمدند و دیگر از بچه ۵ ساله تا پیرمرد و پیرزن ۱۵۵ ساله هم موبایل داشتند.

حالا دیگر تلفن ثابت و موبایل و پیامک با برنامه های نرم افزاری جدیدی آمیخته شده:
شبکه های اجتماعی؛واتساپ و وایبر و لاین و تلگرام و…

اخطار اما همین جاست. یک اخطار و هشدار کاملا تکراری و دردآلود..
اگر زمانی بزرگترها از تلویزیون در میهمانی ها انتقاد می کردند که مثلا در یک میهمانی به جای بحث و احوال پرسی همه به صفحه جادویی نگاه می کنند و از هم غافلند حالا اما اوضاع خیلی خیلی بدتر شده است.

حالا در میهمانی ها و دور همی خانواده ها دیگر صدای آنچنانی از تلویزیون به گوش نمی رسد. اگر هم به گوش می رسد کسی نه نگاهش می کند و نه توجه.

حالا همه درگیر گوشی همراه خود هستند و در گروه های مختلف شبکه های اجتماعی با دوستان دیده و ندیده این ور آب و آن طرف به بحث تبادل نظر درباره مسایل بسیار مهمی! می پردازند که خوب حتما آن قدر مهم هست که در یک میهمانی یک ساعته هم به احوال پرسی با عمو و زن عمو و دایی و خاله و عمه ودختر عمو و پسر عمو و… ترجیح داده می شود!

این حرف اصلا اغراق نیست و حتما شما هم آن را دیده اید که نوجوانها و جوانهای ما حتی سر سفره غذا هم فکرشان درگیر همین شبکه های اجتماعی هست و در حال خوردن غذا هم به بحث و تبادل نظرهای بسیار مهم! خود می پردازند.
اوضاع به حدی وخیم شده که به قول دوست روانشناسی، نسل جدید به دلیل درگیری با شبکه های اجتماعی آنچنان که باید حتی برخورد و آداب اجتماعی هم بلد نیستند و البته با این اوضاع انتظاری هم از آنان نیست؛ازنوجوانی که اغلب اوقات خود را در شبکه های اجتماعی می گذراند چه انتظاری می رود که در برخوردهای اجتماعی اش موفق باشد.

تازه اینها به کنار ضرر استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی بیشتر به درس و تحصیل وارد می شود که آن هم خود مثنوی هفتادمنی دیگر است.
بدبختی کشورهای جهان سوم این است که نمی دانند چگونه از تکنولوژی بهره ببرند و اغلب هم از تکنولوژی به بدترین شکل آن استفاده می کنند.

کاش راه حلی برای این موضوع اندیشیده شود. کاش هرچه زودتر کاری بشود. به خدا اوضاع نوجوانها و جوانهای ما با واتساپ و وایبر و … اصلا خوب نیست….

این نوشته شاید یک نوشته تکراری است اما حتما خودتان می دانید که این مشکل واقعا جدی است…

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

14 − 2 =