گفت‌و‌گوی خواندنی با یک مرده‌شور!

گفت‌و‌گوی خواندنی با یک مرده‌شور!

به گزارش قائم آنلاین، صدای جیغ و ناله می‌آید؛ اما زن با آرامش و متبسم کارش را انجام می‌دهد؛ پیرزن در حال آماده شدن است؛ اما من کمی ترسیده هاج و واج به او چشم دوخته‌ام. هوا گرم است؛ اما عرق سردی بر پیشانی‌ام نشسته و دست‌هایم از ترس یخ زده است؛ بوی ترش کافور