کد خبر : 315690
تاریخ انتشار : پنج شنبه ۱ دی ۱۴۰۱ - ۸:۵۰
-

در سوگ آیت‌الله دگراندیش

در سوگ آیت‌الله دگراندیش

پرهیز از احتیاط در اعلام نظریات و فتواهای دینی، برخورد نقادانه با نظریات فقهی سایر مراجع دینی در عین حفظ احترام آنان، تطبیق نظریات و فتواهای دینی با شرایط زمانی و مکانی و نواندیشی در نظریات و فتاوای دینی و التزام به مبانی و احکام الهی به دور از مصلحت‌اندیشی و پیروی کورکورانه از جمله خصوصیات آیت‌الله سید محمدصادق روحانی بود که او را از سایر مراجع عظام و فقهای دینی متمایز کرد.

به گزارش عصرقائم، امروز اول دی ششمین روز درگذشت آیت‌الله سید محمدصادق روحانی در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۱ است.

مرجع دگراندیش

در بین مراجع تقلید معاصر شیعه شخصیت جالب و متفاوتی داشت. به‌دلیل آرا و نظرات خاصش به راحتی نمی‌شد ایشان را در دسته‌بندی‌های دینی و سیاسی مرسوم بیوت مراجع قرار داد. با همه این جریان‌ها در ارتباط بود اما با آنان تفاوت‌های زیادی هم داشت. برخلاف اغلب مراجع سنتی در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی فعال بود و اعلام نظر می‌کرد.

در دوره پهلوی در شمار روحانیان مبارزی بود که بیانیه‌ها و اعلامیه‌های تندی علیه رژیم صادر کرد. در عین حال برخلاف برخی روحانیان مبارز مخالف سرسخت کتاب «شهید جاوید» بود.

شهید جاوید کتابی تحلیلی درباره قیام امام حسین(ع) به نویسندگی حجت‌الاسلام نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی است. صالحی در این کتاب قصد امام حسین(ع) از قیام کربلا را تشکیل حکومت دانست. این تفسیر برخلاف تفسیر رایج از قیام امام حسین(ع) بود که هدف آن را اصلاح اجتماعی در جامعه‌ای می دانست که در دوران حکومت معاویه و یزدید از ارزشهای اولیه اسلام دور شده بود. از این رو انتشار کتاب مخالفت، انتقاد و واکنش شماری از علمای شیعه را در پی داشت. مخالفت علما به حدی بود که آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی در پاسخ به آن کتاب شهید آگاه را نوشت.

آیت‌الله روحانی هم علاوه بر مخالف با کتاب مذکور با برخی اندیشه‌های دکتر علی شریعتی و مراسمات برگزار شده در حسینیه ارشاد هم مخالفت کرد. از جمله اعتقاد داشت سخنان دکتر شریعتی به «مرحله خطرناکی» رسیده و باعث «خشم و انزجار مؤمنان» شده است. او آثار و سخنرانی‌های او را «زهرآلود» و «مصداق واقعی بدعت» می‌دانست و شرکت در کلاسهای درس او را حرام دانست.

چرا آیت‌الله صادق روحانی حصر شد؟

پس از انقلاب به‌خصوص در سال‌های ابتدایی دهه ۱۳۶۰ مخالفت‌ها و نارضایتی‌هایی ابراز کرد که موجب برخورد با او شد که شرح این ناملایمات را در یکی از مجلدات مشهورترین و مفصل‌ترین اثر خود یعنی «فقه الصادق» آورد. نهایتا هم در سال ۱۳۶۴ دلیل مخالفت با قائم مقامی آیت‌الله منتظری محکوم به حصر خانگی شد که البته سال ۱۳۷۹ پایان یافت. سعید منتظری فرزند آیت‌الله منتظری با جعل سند مدعی ارتباط مرحوم آقای روحانی با ساواک شده بود.

در مطلب یکی از روزنامه‌های صبح کشور، پس از درگذشت این عالم روحانی درباره زندگی او آمده است که نوع حکومت در اسلام را انتصابی (انتصاب از جانب شارع) می‌داند و دموکراسی متعارف غربی را مردود می‌شمارد. او علاوه بر علل عقلی و تجربی، سیره پیامبر اسلام را شاهدی بر این معنا می‌شمارد:

در دموکراسی ثابت که اساس کشورداری بر آن قرار دارد نه براساس حرکت و تربیت و به عبارت دیگر براساس حفظ سنن موجود و احساس بی‌قیدی افراد انسانی قرار گرفته است، باز مراجعه به آرای عمومی صحیح نیست، زیرا می‌بینیم که مردم غالباً فاقد بینش کافی هستند و یک سخنرانی داغ، یک مشت کلمات به ظاهر زیبا چنان آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد که هر چه سخنران بخواهد، به آن عمل می‌کنند. جمعی به قدری شهوت رانند که یک نگاه محبت‌آمیز زنی، عقیده‌شان را عوض می‌کند. آیا در میان این قبیل جماعت، دموکراسی حقیقی ممکن است، رایج شود؟ این است که می‌بینیم دنیایی داریم که انسانیت از آن بیزار است و پهنه زمین را مبدل به جهنم سوزانی کرده‌اند.

تازه این مربوط می‌شود به دول پیشرفته و به اصطلاح متمدن که حقیقتاً مقید به اعتنا به آرای حقیقی مردم هستند، اما در ممالک عقب‌مانده گاهی یک مأمور، هزارها رأی در اوراق انتخاباتی نوشته و دور از چشم مردم به صندوق های رأی می‌ریزد، به گونه‌ای که فعلاً در بعضی از کشورهای شرقی معمول است.

به علاوه اکثریت، از سیاست چیزی نمی‌فهمند و لذا جماعات زیادی در موقع رأی‌دادن، آنچه اربابشان بنویسد و به دستشان بدهد، بدون آنکه بفهمند که چه نوشته شده، در صندوق های رأی می‌ریزند و روی این جهات، خداوند تبارک و تعالی در آیات قرآنی زیادی این اکثریت را مورد نکوهش قرار داده است. بنابراین تعیین حاکم در حکومت اسلامی، حتماً به گونه تعیین آن در حکومت دموکراسی مصطلح نیست، بلکه انتصابی است و لذا پیغمبر اکرم (ص)، خود بدون مراجعه به آرای عمومی متصدی حکومت اسلامی شد و برای بعد از خودهم تعیین حاکم نمود و دیده شد.بعد از آن حضرت که بنا شد خلیفه و حاکم بر امت را با مراجعه به آرا تعیین کنند، چه فجایعی نصیب امت اسلامی گردید….

در گزارش این روزنامه آمده است که یکی از مهم‌ترین دلایل مخالفت آیت‌الله روحانی با قائم مقامی رهبری آقای منتظری، تأکید انتخاب‌کنندگان به انتخاب یا پذیرش وی از سوی مردم بوده است. چه اینکه در منطق شیعی، انتخاب حاکم از سوی مردم جایگاهی ندارد و در این‌باره، نظریه انتصاب معمول است و علاوه بر این، انتخاب‌کنندگان از کجا دریافته‌اند که آقای منتظری در جای جای ایران، از پذیرش مردمی برخوردار است؟ آیت‌الله گذشته از این همه، شخص آقای منتظری را نیز به دلیل تقریظ‌نویسی بر شهید جاوید و عقاید ناصواب درباره غصب فدک از سوی خلفا، فاقد صلاحیت می‌دانست.

هویتگرایی

در حوزه مناسک نیز فتاوایی مشابه مراجع هویت‌گرا داشت. از جمله به‌شدت بر اقامه‌ و توسعه رسوم مختلف عزاداری تأکید داشت و قمه‌زنی را نه تنها جایز بلکه «از امور مستحسن» می‌دانست.

در استفتائی که در جلد هفتم کتاب عزاداری سنتی شیعیان نوشته حجت‌الاسلام سید حسین معتمدی کاشانی از آیت‌الله سید محمدصادق روحانی به چاپ رسید، سوال یکی از مقلدان آیت‌الله حاج سید ابوالقاسم خویی که در تاریخ هفتم صفر سال ۱۴۰۱ قمری از ایشان پرسیده و پاسخ داده شد، ۱۹ سال بعد در تاریخ ۲۹ رجب ۱۴۲۰ به این شرح از آیت‌الله روحانی مجددا پرسیده شد: «محضر مبارک مرجع عالیقدر حضرت مستطاب آیت‌الله حاج سید ابوالقاسم خویی مدظله، با عرض سلام استدعا دارم مسأله شرعیّه ذیل را پاسخ فرمایید: پوشیدن لباس سیاه در ایام عاشورا (شهادت امام حسین علیه السلام) و در شهادت سایر ائمه معصومین علیهم السلام و بر سر و صورت و سینه زدن و گریبان پاره کردن و فریاد حزن را بلند نمودن در عزای آنان که مرسوم است آیا شرعا جایز است یا نه؟»

جواب آیت‌الله خویی به این شرح بود: «بسمه تعالی. آنچه که مصداق عزاداری و سوگواری است و اظهار مصیبت درباره ایشان محسوب می‌شود مندوب و مرغوب فیه بوده مانعی ندارد. والله العالم.»

فرد سوال کننده سپس نظر آیت‌الله روحانی را درباره پاسخ آیت‌الله خوئی پرسید که او هم در جواب نوشت: «قمه زدن را از بهترین شعائر مذهبی می‌دانم و عملی است بسیار پسندیده. بلی باید رعایت شود که قمه را به نحوی بزنند که موجب هلاکت نفس نشود و بعضی از بزرگان دین احتمال داده‌اند که در این زمان واجب کفایی باشد. من هم بعید نمی‌دانم.»

فتاوا و نظریات فقهی آیت‌الله روحانی در موارد مختلف با سایر مراجع و بزرگان حوزه‌های علمیه تفاوت داشت. به عنوان مثال در حالی که اکثر مراجع و علما «اذن پدر» برای ازدواج دختر را لازم می‌دانند اما ایشان دختر «بالغه و رشیده» برای ازدواج دائم یا موقت را بی‌نیاز از اذن پدر می‌دانست.

در سوگ آیت‌الله دگراندیش
جوانی آیت‌الله سید محمدصادق روحانی

پاسخ آیت‌الله به ادعای حجتیه‌ای‌ها علیه برپایی نظام اسلامی

آیت‌الله روحانی  در سال ۸۹ در پاسخ به استفتائی درباره روایت «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت یعبد من دون الله» پاسخ روشنی می‌دهد. برخی مخالفان نظام از جمله انجمن حجتیه تلاش دارند با تمسک به این روایت برپایی حکومت دینی در عصر غیبت را زیر سوال ببرند اما آیت‌الله روحانی به‌رغم آنکه دهه شصت مورد بی‌مهری قرار گرفت در پاسخ چنین می‌نویسد:

باسمه جلت اسمائه
مفاد این روایت و امثال آن جلوگیری از امر به معروف و نهی از منکر نیست، و نیز مفاد آن تشکیل یک حکومت اسلامی تابع امام مهدی ارواحنا فداه مانند حکومت جمهوری اسلامی نیست، بلکه مفاد آن مطابق آن روایتی است که قبل از ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) ۱۲ نفر به نام مهدی آخر الزمان قیام می کنند که الان اولی آنها در عراق قیام نموده است.

در سوگ آیت‌الله دگراندیش

ولادت

سید محمد صادقی در تیر ۱۳۰۵ در قم متولد شد. نام پدرش سید محمود روحانی و نوه میرزا سید صادق قمی‌ مؤلف‌ کتاب‌ «صاحب‌الفقه» بود.

مادر محمدصادق هم از سادات حسنی و فرزند سید احمد طباطبایی قمی بود.

او خواندن و نوشتن و آموختن ادبیات عرب و درس‌های پایه حوزوی را در کودکی نزد پدر فرا گرفت.

به دلیل اشتغال میرزا سید محمود به آموزش طالبانِ علوم دینی و طلاب حوزه علمیه قم، سید محمدصاق در ۱۰ سالگی به همراه سید محمد، برادر بزرگترش برای یادگیری علوم دینی به حوزه علمیه نجف اشرف رفتند. هوش و استعداد او به حدی در نظر اساتید به‌نامِ نجف جلوه کرد که جزو معدود طلاب باهوش و استعدادی بود که توانست دوره چند ساله دروس «سطح» را در یک سال به پایان برساند.

در سوگ آیت‌الله دگراندیش
آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی

او به توصیه استادش آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی در ۱۱ سالگی به آموختن درس خارج فقه و اصول همت کرد.

پسرِ آیت‌الله محمدهادی میلانی رییس حوزه عملیه مشهد در خاطره‌ای از آیت‌الله خویی نقل ‌کرد: «آیت‌الله العظمی خویی به پدرم آیت‌الله ‌العظمی میلانی فرمودند: «افتخار می‌کنم به حوزه‌ای که در آن نوجوان ۱۱ ساله‌ در کنار شاگردان بزرگسال و علمای بزرگ و همراه با آنان کتاب سنگین «مکاسب» را می‌خواند و مطالب آن را بهتر از دیگران می‌فهمد و تحلیل می‌کند.»

رابطه استاد و شاگرد بعد از حضور سید محمدصادق در دروسِ خارج فقه آیت‌الله خویی عمیق شد. این رابطه در سطحی بود که آن مرجع عالیقدر شیعه ساعت‌ها به حجره شاگردش می‌رفت و با او هم‌مباحثه می‌شد. شاگردیِ ۱۵ ساله سید محمدصادق رابطه استاد و شاگرد به حدی عمیق کرد که آیت‌الله خویی در کلاس‌های درسش رو به سید محمدصادق می‌گفت: «چرا در مباحثه‌ها اشکال نمی‌کنی. من از شما می‌خواهم‌ اشکال و ایرادهایی که به نظرتان می‌رسد، مطرح کنید.»

سید محمدصادق همزمان به تقریر دروس اصول و فقه استاد، در صحن مطهر حضرت امیرالمومنین علی (ع) به آموزش طلاب حوزه و علاقمندان دروس دینی می‌پرداخت.

وی علاوه بر آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خویی در محضر اساتیدی چون شیخ محمدکاظم شیرازی، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به‌ کمپانی اصفهانی، شیخ محمدعلی کاظمینی بروجردی، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدرضا آل‌یاسین و سید محمدحسین طباطبایی بروجردی درس خواند و در ۱۴ سالگی اجازه اجتهاد گرفت.

آیت‌الله خویی یک سال بعد از تایید اجتهاد سید محمدصادق، نامه‌ای درباره قدرت استدلال و استعداد در فهم مطالب فقهی شاگردش نوشت و باعث افزایش اعتبار دینی و اجتماعی او شد.

آیت‌الله سید محمدصادق ۱۴ سال بعد در سال ۱۳۲۹ به شهر قم برگشت و از سال ۱۳۳۰ در حوزه علمیه قم و صحن حرم حضرت‌ معصومه (س) به طالبان دروس دینی و طلاب جوان فیضیه درس خارج فقه و اصول داد.

اولین رساله عملیه وی چند ماه بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۴۰ چاپ و منتشر شد.

آثار

از آیت‌الله روحانی به جز رساله عملیه و استفتاحات چند جلدی آثار متعددی از جمله زبده‌الاصول در شش جلد، منهاج الفقاهه در شش جلد، المسائل المستحدثه، الجبر و الاختیار، الاجتهاد و التقلید، التقلید و العقاید، القواعد الثلاث، القواعد السبعه‌ المخلوط، راه سعادت، فضائل و مصائب حضرت زهرا (س) و خاتم پیامبران، امیرمؤمنان و مقام معصومین، القواعد الثلاثه، اللقاء الخاص، اجوبة المسائل فی الفکر و العقیدة و التاریخ و الاخلاق» در ۲ جلد، جبر و اختیار، نظام حکومت در اسلام، قربان الشهادةعاشورا و قیام امام حسین ‌علیه السلام، امام زمان (عج) از ولادت تا ظهور، امر به معروف و نهی از منکر و بررسی فقهی غیبت و دروغ به رشته تحریر منتشر شده است.

همچنین مجموعه‌ای ۴۱ جلدی به نام کتاب «فقه‌الصادق» که دایره‌المعارفی از مباحث فقه شیعه است هم از اوست.

متفاوت از مراجع

نظریات فقهی و سیاسی آیت‌الله سید محمدصادق روحانی در موارد متعددی با نظریات و فتاوای بخشی از مراجع و علمای هم‌عصر خویش تفاوت داشت.

این تفاوت ناشی از برداشتها، استباطها و خصوصیات آیت‌الله روحانی داشت. پرهیز از احتیاط در اعلام نظریات و فتواهای دینی، برخورد نقادانه با نظریات فقهی سایر مراجع دینی در عین حفظ احترام آنان، تطبیق نظریات و فتواهای دینی با شرایط زمانی و مکانی و به کارگیری نظریات نواندیشانه در فتاوا و التزام به مبانی و احکام الهی به دور از مصلحت‌اندیشی و پیروی کورکورانه از متمایزترین خصوصیات ایشان بود.

نظریات ایشان در مواردی چون منع تقلید از میت، استقلال دختر باکره از پدر برای ازدواج دائم یا موقت و استحباب قمه‌زنی در عزای حضرت سیدالشهداء (ع) با نظرات برخی فقهای شیعه تفاوت داشت.

در سوگ آیت‌الله دگراندیش
آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، سید محمدصادق روحانی و محمدتقی فلسفی

سابقه مبارزه

مبارزات‌ سیاسی‌ آیت‌الله با رژیم‌ پهلوی‌ هم‌زمان‌ با آغاز نهضت‌ اسلامی‌ امام‌ خمینی در سال‌ ۱۳۴۱ و در جریان‌ مخالفت امام با رای دولت عَلَم به تصویب‌نامه انجمن‌های‌ ایالتی‌ و ولایتی‌ که در خلاء تعطیلی دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا اتفاق افتاد، آغاز شد.

ایشان هم جزو مراجعی بودند که خطاب به‌ اسدالله علم‌ نخست‌وزیر وقت‌ پهلوی تلگراف‌ اعتراض‌آمیزی‌ نوشت و خواستار لغو آن شد. امام خمینی وقتی بی‌تفاوتی محمدرضا شاه و نخست‌وزیرش را ملاحظه کرد، نوروز۱۳۴۲ را تحریم کرد و آیت‌الله روحانی به همراه مراجع به‌نام و هم‌عصر خویش با صدور اعلامیه‌های‌ مشترک و مستقل از این اقدام امام (ره) حمایت کردند.

در پی‌ حمله‌ ماموران ساواک و اداره شهربانی قم به‌ دو مدرسه‌ فیضیه‌ قم و مدرسه‌ طالبیه‌ تبریز در فروردین‌ ۱۳۴۲ و اعتراض شدید امام خمینی و صدور اعلامیه معروف «شاه دوستی یعنی غارتگری» آیت‌الله روحانی نیز در کنار آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و سید محمدکاظم شریعتمداری و سایر بزرگان فیضیه علیه رژیم‌ پهلوی‌ اعلامیه‌های تندی صادر و جنایات وحشیانه ماموران پهلوی در ضرب و شتم و به شهادت رساندن طلاب علوم دینی در قم و تبریز را محکوم‌ کرد.

روند محکوم کردن اقدامات رژیم پهلوی از سوی آیت‌الله روحانی در جریان‌ برگزاری‌ انتخابات‌ بیست و یکمین دوره مجلس‌ شورای‌ ملی‌ ادامه یافت. وی در کنار سایر مراجع و بزرگان قم با صدور اعلامیه این انتخابات را به دلیل حواشی فراوانش تحریم‌ کرد اما گوش رژیم شاه به اعتراضات مراجع و علما بدهکار نبود.

او همچنین به روند دادگاه آیت‌الله سید محمود طالقانی‌ و مهندس‌ مهدی‌ بازرگان از سران نهضت آزادی در رژیم‌ پهلوی اعتراض‌ کرد و محاکمه آنان را غیر شرعی‌ دانست و خواستار آزادی‌ آنان‌ شد.

با تصویب‌ لایحه‌ مصونیت‌ قضایی‌ مستشاران‌ آمریکایی در ایران معروف به لایحه کاپتولاسیون، آیت‌الله روحانی با صدور اعلامیه‌ای‌ لایحه‌ مذکور را مغایر قانون‌ اساسی‌ دانست و خواستار لغو آن‌ شد.

در سوگ آیت‌الله دگراندیش
اقامه نماز عید فطر توسط آیت‌الله سید محمدصادق حسینی روحانی

وی برگزاری‌ جشن‌های‌ ۲۵۰۰ ساله‌ شاهنشاهی‌ از تاریخ ۲۰ تا ۲۴ مهر ۱۳۵۰ در منطقه مرودشت شیراز را محکوم‌ کرد و در کنار دعوت‌ مردم‌ به‌ همراهی نکردن با رژیم، برگزاری جشن‌ها را مغایر قوانین و دموکراسی‌ دانست.

در پی توهین و جسارت هم‌زمان محمدعلی وحیدی معروف به علامه وحیدی و جمشید اعلم‌ از سناتورهای‌ رژیم‌ پهلوی‌ به‌ امام‌ خمینی در آذر ۱۳۵۰ آیت‌الله روحانی با صدور اعلامیه انتقادی این اقدام‌ را محکوم‌ کرد.

او همچنین در همان‌ سال‌ اطلاعیه‌ای‌ علیه‌ اقدامات رژیم‌ بعث‌ عراق در هتک حرمت‌ بقاع متبرک اهل بیت و حوزه‌های‌ علمیه‌ عراق صادر کرد.

با تأسیس‌ حزب‌ رستاخیز توسط محمدرضا پهلوی در اسفند۱۳۵۳ آیت‌الله روحانی در اعلامیه‌ای‌ عضویت در این حزب را حرام کرد و از مقلدان و آحاد مردم ایران خواست تا از عضویت‌ در این حزب دوری کنند.

به دنبال تشدید اقدامات‌ ضد مردمی محمدرضا شاه و دست‌نشاندگانش علیه‌ نهضت‌ اسلامی‌ و سرکوب‌ قیام‌ مردم قم‌ و تبریز، آیت‌الله در اقدامی یکپارچه با سایر روحانیون کشور، نوروز ۱۳۵۷ را تحریم‌ کرد و اقدامات‌ وحشیانه رژیم‌ پهلوی‌ در سرکوب‌ مردم‌ را محکوم‌ کرد.

با سرازیر شدن رژیم پهلوی به آخرین ساعات حیاتش آیت‌الله روحانی انتصاب شاپور بختیار به عنوان نخست‌وزیر رژیم را اقدامی خلاف قانونی دانست و این اقدام محمدرضا شاه را محکوم کرد.

فرزندان

آیت‌الله سید محمدصادق روحانی دارای دو پسر غیر معمم به نام‌های سید محمدکاظم و سید کاظم و یک دختر بود.

سید محمدکاظم روحانی فرزند بزرگ آیت‌الله روحانی ۸۵ روز قبل از درگذشت آیت‌الله در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در بستر بیماری بدرود حیات گفت. مرگ پسر بر پدر که خود نیز در بستر بیماری بود، سنگین بود.

سید کاظم پسر کوچک نیز با نفیسه اشراقی نوه دختری بنیانگذار جمهوری اسلامی ازدواج کرد اما این وصلت نافرجام بود. به گفته بیت اشراقی سید کاظم و نفیسه در آبان سال ۱۳۷۴ از یکدیگر جدا شدند.

آیت‌الله سیدهادی خسروشاهی تنها داماد خانواده، ششمین عضو خانواده آیت‌لله سید محمدصادق روحانی بود که در بهمن ۱۳۹۸ به دلیل ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.

آیت‌الله خسروشاهی در اواخر دهه دوم زندگیش به مقام اجتهاد نائل آمد اما اجتهادش در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۲ و در سن ۳۵ سالگی توسط استاد و پدرزنش تایید شد. آیت‌الله روحانی بعد از مجاز دانستن اجتهاد سید هادی گفت: «او می‌تواند به استنباط خود عمل نماید.»

آیت‌الله خسروشاهی، درجه اجتهاد و اجازه نقل حدیثش را در آخرین ماههای دهه دوم زندگیش از علما و مراجع بزرگ نجف، قم و مشهد از جمله امام خمینی(ره) و آیات عظام سید ابوالقاسم خویی، سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی، سید محمدکاظم شریعتمداری، سید محمدهادی میلانی، شیخ آقابزرگ تهرانی، شیخ مرتضی حائری، سید احمد زنجانی، میرزا عبدالجواد جبل‌عاملی و میرزا ابوالفضل زاهدی قمی دریافت کرد اما به دلیل سخت‌گیر بودن آیت‌الله سید محمدصادق روحانی این اجازه در ۳۵ سالگی به سید هادی داده شد.

از داماد آیت‌الله کتب بسیاری باقی مانده است از جمله کتاب ۱۰ جلدی اسناد نهضت اسلامی ایران. یکی از جلدهای این کتاب به صورت مستقل حاوی اسناد و نامه‌ها و اعلامیه‌های آسید محمدصادق روحانی در دوران نهضت و مبارزات ستم‌شاهی اختصاص داد.

حاشیه خانوادگی

انتشار خبر ازدواج نوه آیت‌الله روحانی و آیت‌الله اکبر رفسنجانی در پاییز ۱۳۹۳ حاشیه‌ساز شد. زهرا سید روحانی فرزند سید کاظم پسر دوم آیت‌الله روحانی در ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ با عماد هاشمی رفسنجانی پسر محسن هاشمی رفسنجانی پسر بزرگ آیت‌الله رفسنجانی ازدواج کرد و مراسم عروسیش در یکی از تالارهای خیابان نیاوران تهران برگزار شد.

این وصلت و مراسم واکنش تند دفتر آیت‌الله روحانی را به دنبال داشت. دفتر ایشان با صدور بیانیه‌ای رسمی نسبت به این ازدواج اعتراض کرد.

نکته جالب بیانیه مذکور این بود که آیت‌الله روحانی خود در یکی از فتاوایش، دختر باکرهِ رشیده را بی‌نیاز از اذن پدر برای ازدواج دائم یا موقت می‌دانست اما دفتر آیت‌الله دو روز بعد از مراسم عروسی در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۳ اعلام کرد: «پایه‌گذاری این وصلت از ابتدا بدون اطلاع، مشورت و بدون نظر مثبت کاظم روحانی، پدر زهرا سید روحانی انجام شد. این ازدواج دارای اشکالات فراوان قانونی است و ما از طریق مراجع قضایی در حال پیگیری هستیم.»

در سوگ آیت‌الله دگراندیش
آیت‌الله سید محمدصادق روحانی در کنار امام خمینی

در کنار امام خمینی

به دنبال اوج‌گیری مبارزات اسلامی، امام خمینی در بعدازظهر ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و به تهران منتقل شدند و در منزلی در محله قیطریه تهران که آن زمان در حاشیه شهر تهران قرار داشت، تحت الحفظ مأموران امنیتی ساواک قرار گرفتند.

در چنین شرایطی آیت‌الله سید محمدصادق روحانی در نامه‌ای به امام جویای احوالات ایشان شدند و رهبر نهضت اسلامی ایران هم در پاسخ به نامه احوالپرسی او در ۱۱ مرداد ۱۳۴۲، نوشتند: «به عرض عالی می رساند، مرقوم محترم که حاکی از سلامت مزاج محترم و تفقد از حقیر بود موجب تشکر گردید.

گرچه ما آزاد نیستیم و دولت به مناسباتی که خودشان می دانند این صحنه را ساخت که ما را آزاد قلمداد کند و سر و صدا راه بیندازد، و الآن ما در اختیار آنها هستیم و ابداً از خود اختیاری نداریم و حق ملاقات با کسی نداریم و کسی نمی تواند بی اجازه، ما را ملاقات کند و امروز منتقل می شویم به خارج شهر، ‌ و این تبعید است تا اَمَد غیر معلوم.

از این جهت ما از همۀ تکالیف خارج هستیم لکن مع ذلک از اظهار لطف جنابعالی و سایر آقایان محترم و علمای اعلام و جمیع مسلمین متشکریم. تلگرافات آقایان نرسید. فقط چهار تلگراف ‌[به] ‌ زندان رسید که جواب دادم. از سرکار نرسید. در هر صورت اگر صلاح می دانید به نحوی این محدودیت را به مسلمین برسانید. از جنابعالی ملتمس دعا هستم.»

درگذشت

وی غروب جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱ در ۹۶ سالگی در قم درگذشت. پیکر ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه و در مسجد بالاسر به خاک سپرده شد.

دفتر این مرجع تقلید شیعه با انتشار اطلاعیه‌ای خبر از درگذشت ایشان داد و نوشت: «إنا الله و انا الیه راجعون. در غروب روز جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱ شمسی و در ساعات منتسب به حضرت بقیة الله الأعظم عجل الله فرجه الشریف، روح بلند و ملکوتی بقیة السلف، مرجع مجاهد، حضرت آیت‌الله العظمی سید محمدصادق روحانی قدس سره، به اجداد طاهرینش پیوست.»

در سوگ آیت‌الله دگراندیش

رهبر معظم انقلاب اسلامی و سید حسن خمینی در کنار آیات عظام سید علی سیستانی، حسین نوری همدانی، ناصر مکارم شیرازی، عبدالله جوادی آملی، جعفر سبحانی، سیدموسی شبیری زنجانی، سید محمدتقی مدرسی، محمد اسحاق فیاض و بشیر حسین نجفی با صدور اطلاعیه‌های جداگانه ضایعه درگذشت وی را تسلیت گفتند.

همچنین رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شورای عالی حوزه‌های علمیه، شورای عالی و مدیریت حوزه علمیه خراسان، مجمع جهانی شیعه شناسی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیر حوزه‌های علمیه قم به بیت آن فقید سعید تسلیت گفتند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیام تسلیت خود برای آن مرحوم نوشتند: ارتحال مرحوم مغفور آیةالله آقای حاج سید صادق روحانی رضوان‌الله‌علیه را به خاندان مکرّم و بیت شریف روحانی و شاگردان و ارادتمندان آن فقیه بزرگوار تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.

منابع:

صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۶۱۵

صحیفه امام، جلد یک، صص ۲۵۰ – ۲۵۱

پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سید محمدصادق روحانی

فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

کتاب سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان

در سوگ آیت‌الله دگراندیش
آیت‌الله سید محمدصادق روحانی
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

16 + 12 =