یک خاطره درس‌آموز رزمی

یک خاطره درس‌آموز رزمی

« یکبار می‌خواستیم به سربازی ۲۰۰ هزار تومان جایزه بدهیم. می‌خواستم بزرگی سرباز و مقام او را به چشم افسران بکشم. به ترتیب در صف ایستاده بودند. قبلاً یک دسته پول درشت تهیه و آن را آماده در جیب شلوارم گذاشته بودم.