کد خبر : 236585
تاریخ انتشار : جمعه ۹ آبان ۱۳۹۹ - ۹:۴۵
-

اصلی فوتبال، فرعی سینما

اصلی فوتبال، فرعی سینما

به گزارش قائم آنلاین، روزنامه ایران نوشت: «او هر بار خلاف پیشنهاد برخی سامانه‌های پخش فیلم که می‌گویند تیتراژ را رد کنید، بر تیتراژ یک یا چند فیلم یا سریال متمرکز می‌شود و به نکاتی اشاره می‌کند که احتمالاً از نظرها دور مانده‌اند؛ این‌ بار هشت فیلم با بازی عزیز اصلی!‌ داربی ۱۷ بهمن ۱۳۴۸

به گزارش قائم آنلاین، روزنامه ایران نوشت: «او هر بار خلاف پیشنهاد برخی سامانه‌های پخش فیلم که می‌گویند تیتراژ را رد کنید، بر تیتراژ یک یا چند فیلم یا سریال متمرکز می‌شود و به نکاتی اشاره می‌کند که احتمالاً از نظرها دور مانده‌اند؛ این‌ بار هشت فیلم با بازی عزیز اصلی!‌

داربی ۱۷ بهمن ۱۳۴۸ دست‌ کمی از یک فیلم سینمایی جذاب و دراماتیک نداشت؛ کورس محمود خوردبین، بازیکن جوان پرسپولیس با کاپیتان پرویز قلیچ‌خانی پرآوازه، در دقیقه ۸۲ بازی با موفقیت اولی به پایان رسید و او دروازه حسین قاضی‌شعار را باز کرد اما مثل این که قرار نبود تک‌گل تاجی‌ها که غلامحسین مظلومی آن را در دقیقه ۹ زده بود، جبران شود. بازی وقتی سینمایی‌تر می‌شود که ابوالقاسم حاج ابوالحسن، داور میدان، گل خوردبین را خطا می‌داند و مردود اعلام می‌کند. عزیز اصلی، نقش اصلی این بازی و دروازه‌بان کاریزماتیک پرسپولیس که تنها ستاره آن پرسپولیسِ بی‌ستاره بود، از آن سمت زمین، خودش را برای شادی گل به هم‌تیمی‌هایش می‌رساند که با رأی ناخوشایند داور روبه‌رو می‌شود. کمی مشاجره لفظی و خط ‌و نشان‌کشیدن‌ها افاقه نمی‌کند و اصلی، یک سیلی تاریخی و سرنوشت‌ساز را توی گوش حاج ابوالحسن می‌خواباند. فدراسیون فوتبال، نتیجه بازی را سه بر صفر به نفع تاج اعلام می‌کند اما این اعلام رأی، خدشه‌ای به کیفیت این بازی دراماتیک و پرسونای تماشایی اصلی وارد نمی‌کند و از شمایل قهرمانی‌اش نزد طرفداران ارتش سرخ نمی‌کاهد؛ هر چند سینما و به‌ویژه ساموئل خاچیکیان که او را به سینما دعوت کرد، انگار بیشتر نگاهی تاجی داشتند که «عزیز فنر» یا «پیراهن بنفش» را بیشتر در هیبت یک بدمن و ضد قهرمان می‌دیدند.

۱. بی‌عشق هرگز/ ۱۳۴۵
صفر به روایت شاملو

این اولین حضور سینمایی اصلی، تیتراژ جالبی دارد. میان مچ‌انداختن‌های بوتیمار که حریفان را یکی‌یکی از میان برمی‌دارد … اسم عزیز اصلی … همراه حلقه‌های المپیک روی تصویر نقش می‌بندد. اصلی در این فیلم، نقش بدمنی به‌ نام صفر را بازی می‌کند و با ژست‌ها و میمیک اغراق شده‌اش می‌خواهد بدجنس‌تر به نظر برسد. دیالوگ‌هایی هم که احمد شاملو برای اصلی نوشته، صرفاً به اغراق موجود دامن می‌زند و در اولین گام بازیگری، تصویر چندان جذابی از او ارائه نمی‌دهد.

۲. خداحافظ تهران/ ۱۳۴۵
جنگ با اشرار

بعد از ظاهرشدن اسم بهروز وثوقی و پوری بنایی در دو قاب عینک دودی و نوشته‌شدن اسم بازیگران دیگر، اسم عزیز اصلی را با «و» در تیتراژ می‌نویسند: «و عزیز اصلی». نقش او البته در این همکاری دیگر با خاچیکیان کوتاه ولی مثبت است؛ یک افسر هوانیروز که در جنگ با اشرار حضور دارد.

۳. مأمور دوجانبه/ ۱۳۴۵
رودست‌خوردن از ایرج قادری

در تیتراژ این فیلم به کارگردانی مهدی میرصمدزاده هم می‌نویسند: «و عزیز اصلی». اینجا هم اصلی، نقش منفی است و در قالب رهبر گروهی خلافکار ظاهر می‌شود که از ایرج قادری رودست می‌خورد.‌

۴.  کشتی نوح/ ۱۳۴۷
وقتی اصلی پرتاب می‌شود!

رنگ نوشته‌های تیتراژ این فیلمِ ماجراجویانه به کارگردانی خسرو پرویزی، بنفش است و بویژه وقتی نوشته می‌شود: «و عزیز اصلی»، انگار ادای دینی به رنگ پیراهن بنفش و مشهور او در دوران دروازه‌بانی است. اصلی اینجا هم در نقش منفی ظاهر می‌شود؛ بدمنی به‌ نام جاسم که با قهرمان فیلم با بازی ایلوش خوشابه درمی‌افتد. در صحنه‌ای ایلوش، اصلی را روی دست بلند و به سمت جاشوها پرت می‌کند!

۵. تونل/ ۱۳۴۷
راننده جاده چالوس

در تیتراژ این فیلم دیگر خبری از «و» هم نیست و عزیز اصلی، پنجمین بازیگری است که اسمش را می‌نویسند. اینجا هم رل او منفی است؛ یک راننده شروشور تهران ـ چالوس.

۶. پنجه آهنین/ ۱۳۴۷
شلیک به بیک

در تیتراژ این ساخته مهدی میرصمدزاده هم سروکله واوِ احترام پیدا نیست. مهم‌ترین لحظه بازی او، مشارکت در قتل همسر قهرمان فیلم و شلیک به بیک ایمانوردی است؛ زوم دوربین روی صورت ترسان اصلی، به یاد می‌ماند.

۷. پلی به سوی بهشت/ ۱۳۴۷
اون چارتا برادر

تیتراژ این فیلم به‌صورت ناقص موجود است و نمی‌دانیم اسم اصلی را چطور نوشتند. او در این فیلم نقشی انسانی‌تر از دیگر فیلم‌هایش دارد و با سه برادر دیگرش می‌گوید و می‌خندد.

۸. فاتحین صحرا/ ۱۳۵۰
اولین فیلم رادآخرین فیلم اصلی

محمد (تونی) زرین‌دست که هم تیتراژ فارسی و هم انگلیسی برای این فیلم تدارک دیده بود، به شکل عجیبی اسم عزیز اصلی را در قسمتِ «و با معرفی» و در کنار نام‌های دیگری چون دنی بنیادی و وجستا و سعید راد می‌آورد. این معرفی درباره راد که اولین فیلمش بود، درست است اما درباره اصلی که این آخرین فیلمش در دنیای بازیگری بود، منطق ندارد. اصلی اگرچه بیشتر با نقش‌های منفی شناخته می‌شد اما وداعش با سینما در نقش مثبت یک درجه‌دار ارتش تحت فرماندهی بیک ایمانوردی بود.

و سر آخر ایـــن‌ که

عزیز اصلی اگر چه در زمین فوتبال و به‌عنوان دروازه‌بان، به‌مراتب جذاب‌تر و تماشایی‌تر بود و در سینما هرگز نقشی به اندازه نام و آوازه‌اش بازی نکرد و در همین چند فرصت هم از چند ژست و ادا فراتر نرفت، اما باز دم سینما گرم که همین هشت یادگاری تصویری را از او ثبت کرد. بازیگری که شباهت‌هایی هم با جک پالانس داشت که از قضا او هم بیشتر با نقش‌های منفی شناخته می‌شد.

راستی عزیز اصلی، شبیه جک پالانس نیست؟»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هفده − یک =